آخرین اخبار

15. دى 1400 - 22:25   |   کد مطلب: 40334
همه به سردار اقتدا می کنند و سردار به فاطمه(س)؛
غوغای سلیمانی در رستاخیز فاطمی/سلاح برنده سردار دل ها؛ زهراء(س) بود
سلاح برنده سردار دل ها در سخت ترین لحظات رویارویی با استکبار، توسل به زهراء(س) بود و این چنین حاج قاسم غوغایش را در رستاخیز فاطمی به پا می کرد و قرار است همزمان با سالروز آن تشییع تاریخی قهرمان مقاومت، 250 شهید مهمان 25 استان شوند، تا برگی دیگر در دفتر رهروان حسینی ثبت شود، روزی برای وصال شهدای بسیجی با فرمانده.

به گزارش خبرنگار رودآور؛ هیزم روی هیزم گذاشتند، چوب روی چوب، برای آتش زدن غیرتشان و به آتش کشیدن درب خانه رسول خدا(ص)، شعله های آتش افروخته تر شد و درب سوخته را با لگدی بر روی سر زهرای مرضیه(س) آوار کردند، میخی از فرو رفتن در پهلویی خون آلود شد و بانویی جوان وسط در و دیوار ماند و فریاد زد؛ ای پدرم! و باز فریاد زد فضه، محسنم را کشتند...

حیدر را که بردند، آن فاتح خبیر، آن هم دست بسته، فاطمه(س) در میان خون غلط می زد، اما چادر به سر شد، دست از دست علی(ع) برنداشت، کشان کشان اجازه نمی داد امام زمانش را این چنین ناجوانمردانه ببرند، در این بین با تازیانه زدن های مکرر دستان بانوی دو عالم را از دستان مولا جدا کردند و بازوانش را کبود، تازیانه دور تا دور بازوی نحیفش را گرفت، با سیلی یکی دیگر از آن نامردان گوشواره زهراء(س) در گوشه ای افتاد.

 در میان کوچه های خفقان مدینه حتی زمین هم از شرم آب شد، حدیث کوچه، چادر، در، دیوار، گوشواره، حکایت دلتنگی ها و غم تنهایی علی(ع) را فریاد می زند و شاید بیشتر حسن(ع) را که تند تند چادر خاکی مادرش را می تکاند، زهراء(س) بیهوش بر زمین افتاد و پس از برخاستن با حسن(ع) قرار گذاشتند تا صورت نیلی و آن کبودی و زخم های پر درد بازوان و پهلویش را هیچ گاه حیدر نبیند.

 اما در چنین شبی علی(ع) آنچه را که نباید می دیدید، دید، زمانی که قرار عاشقیشان با زهراء(س) بر آن شد که شبانه دردانه دل رسول خدا(ص) را غسل دهد. اسماء آب ریخت و و علی کبودی بازوان را دید و آن همه خونابه که تمامی نداشت از بدنی زخم خورده از تیغ دشمنان... علی(ع) های های گریه کرد و بعد از آن، چاه های نخلستان های مدینه و کوفه شد، جایی برای فروریختن اشک های مولا در غم فراق زهراء(س).

و اما در دی ماه سال 1398 در چنین شب هایی و همزمان با ایام شهادت بانوی اطهرمان، حرامیان روزگار شبانه و بزدلانه یکی از عاشقان مکتب حسینی و دلداده سیره فاطمی را به آتش بستند و حاج قاسم آن قهرمان و پهلوان مقاومت را به شهادت رساندند.درست به مانند زهرای مرضیه، به مانند علمدار دشت نینوا، به مانند بدن چاک چاک شده قاسم(س) و به مانند تن بی سر سیدالشهداء(ع).

این روزها در فاطمیه همه از عشق و ارادت مثال زدنی حاج قاسم در روضه های فاطمی مطلع اند و آن مدد گرفتن ها و توسل جستن های سردار از بانوی دو عالم.

سال ها پیش شهید سلیمانی راز این توسل ها و عاشقی را در محفلی برای مادران شهدا فاش کرد، آنجا که گفت: "من قدرت حضرت زهراء(س)، قدرت ایشان و محبت مادری او را در هور دیدم، در قلب کانال ماهی، در وسط میدان مین دیدم، زمانی که شما مادران شهدا نبودید و فرزندانتان در خون دست و پا می زدند.من  او را دیدم.

اگر زمانی موسی(ع) با یک چشم نیل را می نگریست و با چشم دیگر سپاه ترسناک فرعون را و خدا برای موسی(ع) نیل را شکافت، من هم فاطمه(س) را در هور، کربلای 5، در اروند و در کوه های سرد و سخت کردستان دیدم که برای فرزندانتان مادری کرد."

و این گونه سردار دل ها همیشه با توسل به حضرت فاطمه زهراء(س) از خداوند متعال طلب یاری می کرد تا راه را برایش روشن سازد، سردار! فاطمی رفت، با پهلویی شکسته.حسینی رفت، با سری ازتن جدا شده. قاسمی رفت، با بدنی چاک چاک و به ماندار علمدار دشت کربلا با دستانی از بدن جدا شده رفت به دیدار خدا.

و این گونه رفت که یک جهان آزاده برای از دست دادنش بر سر و سینه زدند، اشک ماتم ریختند حتی آن دختران بدحجاب که او را پدر خود می دانستند، روز شانزدهم دی ماه 1398 سردار هرچند در تهران و در جمع میلیونی مردم عزادار آن شهر تاریخی تشییع شد، اما در سراسر ایران اسلامی مراسم تشییع نمادین و راهپیمایی هایی تماشایی و بزرگی برپا شد و غوغای سلیمانی را در رستاخیز فاطمی به نمایش گذاشتند.

و اما قرار است همزمان با سالروز شهادت یگانه بانوی دو عالم حضرت فاطمه زهراء(س) و در سالروز آن تشییع تاریخی فرمانده بزرگ جبهه مقاومت و قهرمان بین المللی، 250 شهید تازه تفحص شده مهمان 25 استان در سراسر کشور شوند و ما ممهان داریم، چه مهمانی...روز وصال شهدای بسیجی با فرمانده.

انتهای پیام/ز

ایمیل: roodavar1@gmail.com سامانه پیامکی رودآور ۳۰۰۰۸۸۳۳۰۰۰۰۶۱

دیدگاه شما

صندوق خیریه
همدان پرس
آب و هوای تویسرکان