آخرین اخبار

11. مرداد 1398 - 23:36   |   کد مطلب: 19549
چندی پیش اعلام شد سن ازدواج دختران به 28 سال و پسران به 29 سال رسیده است، اما چگونه شد که ازدواج هایی که در سن 18 تا 20 سالگی برای دختران انجام می شد در سال های اخیر به مرز 30 سالگی رسیده است؟

به گزارش رودآور به نقل از خانواده ایرانی، این روزها دختران جوان و خانواده های آنها اولویت نخستشان ادامه تحصیل و پس از آن یافتن کار است؛ بدیهی است که موکول کردن ازدواج به طی کردن این مراحل یعنی دست یافتن به تحصیلات عالیه و از سوی دیگر یافتن شغل مناسب، سن ازدواج را به آستانه 30 سالگی می رساند. 

در این میان نیز آسان نبودن شرایط ازدواج، توجه همه را به خود جلب کرده و باید گفت که شرایط مناسب در جامعه کنونی برای ازدواج و تمایل افراد به ازدواج از بین رفته است. 
نوید جوانی 35 ساله است که هنوز ازدواج نکرده است، او تحصیلات و کار به نسبت خوبی دارد اما هنوز درباره ازدواج مردد است. 
بنفشه دختری 33 ساله است که هنوز به خانه بخت پا نگذاشته است، هر بار که از او در باره علت ازدواج نکردنش سؤالی می پرسند، پاسخ های روشنی نمی دهد و معمولا با این جمله که 'آمادگی اش را ندارم' توجیهی برای این کار می آورد. 
در اطراف شما حتما جوانانی مشابه نوید، بنفشه و… وجود دارند، جوانانی که از نشستن پای سفره عقد خودداری می کنند بدون آنکه دلیل قابل قبولی داشته باشند. 
راستی تا چه اندازه می توان دلایل جوانانی را که برای ازدواج اقدامی نمی کنند، پذیرفت؟ و آیا واقعا این دلایل به اندازه ای مهم هستند که به موانعی برای ازدواج تبدیل شوند؟ 
در این ارتباط نقطه نظرات برخی دختران و پسران شهرمان را در باره مسایل و مشکلات ازدواج جویا شده ایم:
** خبری از خواستگار خوب نیست!
'معصومه' دختر 30 ساله و دانشجوی دوره دکتری، درباره علت ازدواج نکردن خود می گوید: خواستگار مناسبی برای ازدواج ندارم. بیشتر خواستگارهایم وضع مالی خوب و کار مناسب ندارند و برای همین تاکنون ازدواج نکرده ام. 
وی همچنین در پاسخ به این پرسش که شاید توقعات فراوان سبب بروز این مشکل شده، می افزاید: سال ها درس خواندم و برای شان اجتماعی اهمیت زیادی قائل هستم و دوست دارم همسرم نیز هم سطح من باشد.
** نمی خواهم از چاله به چاه بیافتم
'هانیه' دختر 27 ساله دیگری است که هنوز ازدواج نکرده و در خانه پدری زندگی می کند، وی نیز در پاسخ به اینکه که چرا تاکنون ازدواج نکرده می گوید: در شرایط کنونی بیشتر پسرها در وضع مالی خوبی قرار ندارند و ترجیح می دهم تا از چاله به چاه نیفتم و تا خواستگار خوبی نداشته باشم، ازدواج نکنم.
** مشکلات خواهر سبب ترس از ازدواج
*محبوبه' دختر 29 ساله دیگری است که ترجیح داده ازدواج نکند، درباره علت ازدواج نکردن خود می گوید: خواهرم در سن 18 سالگی ازدواج کرد و با وجودی که اکنون 15 سال از ازدواجش گذشته، زندگی خوبی ندارد.
معصومه می گوید: شوهر خواهرم به دلیل مشکلات مالی نتوانسته خانه ای مستقل برای خواهرم فراهم کند و این موضوع سبب شده تا خواهرم با شوهر و خانواده شوهرش اختلاف داشته باشد، مشکلات خواهرم همه را کلافه کرده و سبب ترس من از ازدواج شده است.
** نبود امنیت شغلی
مصطفی 35 ساله هم دلیل ازدواج نکردن خود را نداشتن امنیت شغلی عنوان کرده و می گوید: با وجودی که با مدرک لیسانس در یک شرکت فعالیت می کنم اما همیشه از اخراج خود ترس دارم. وی ادامه می دهد: با هفت سال سابقه کار، از امسال حقوقم یک میلیون تومان شده و هر لحظه ممکن است کار خود را از دست بدهم. 
مصطفی توضیح می دهد: در این اوضاع چگونه می توانم ازدواج کنم؟ با حقوق ماهی یک میلیون تومان حتی نمی توانم خانه ای اجاره کنم و خرج زن و بچه بدهم.
** در استان محروم خراسان جنوبی فرصت کار بسیار کم است
حامد جوان 27 ساله می گوید: پدر و مادرم کشاورز هستند و با توجه به خشکسالی های 17 ساله در این استان متاسفانه کشاورزی از رونق افتاده، از این رو برای کار به مرکز استان آمدم اما با وجود مدارک دانشگاهی هم در این استان محروم کار پیدا نمی شود.
وی ادامه می دهد: از طرفی توقعات بسیار خانواده دختران و ترس برخی از دختران از ازدواج، آغاز زندگی مشترک را دو چندان می کند.
به گفته حامد در حال حاضر هزینه مراسم ازدواج معمولی بالای 12میلیون تومان است که جوان بیچاره این مخارج را از کجا بیاورد؟
**آرمانگرایی خانواده ها
علی نیز درباره دلیل افزایش سن ازدواج، آرمانگرا بودن خانواده ها را علت اصلی دانسته و می گوید: سال گذشته به خواستگاری دختر مورد علاقه ام رفتم اما خانواده او به دلیل اینکه خانه ای مستقل ندارم با این وصلت مخالفت کردند. 
وی می افزاید: امکان اجاره خانه ای را در مرکز شهر داشتم اما خانواده دختر انتظار داشتند تا خانه ای خریداری کنم که اجابت این خواسته با شرایط موجود امکانپذیر نبود. 
این جوان مجرد، آرامان گرایی را فقط متعلق به خانواده دخترها ندانسته و می گوید: بسیاری از خانواده پسرها نیز توقع دارند تا عروشان جهیزیه کاملی به خانه همسرش بیاورد که این توقع نیز نادرست است. 
علی می گوید: توقع زیاد خانواده ها سبب شده تا فراهم شدن امکان و زمینه ازدواج در جامعه کمتر شود.
**گریز از زیر بار تعهد
مسعود یکی دیگر از جوانان بیرجند، ترس از تعهد را یکی از دلایل ازدواج نکردن خود و بسیاری از جوانان هم سن و سال خود عنوان کرده و می گوید: برخی دوستان و همسالان من به این خاطر ازدواج نمی کنند که از تعهد گریزان هستند. 
وی با اشاره به اینکه بسیاری از جوانان حاضر نیستند زیربار برخی تعهدات بروند، می افزاید: متاسفانه بسیاری از جوانان تن به ازدواج نمی دهند، چون می دانند با تاهل، باید تعهد را بپذیرند. مسعود می گوید: این معضل تبعات بسیار بدی برای جامعه دارد.
** ترس از تغییر اعتقادات و سلایق شخصی
مرضیه نیز بر این باور است که موضوعی که سبب ازدواج نکردن بسیاری از جوانان شده است، ترس از تغییر اعتقادات و سلایق شخصی است. 
وی می گوید: دختری با اعتقادات و سلایق مشخص و مستقل هستم، و نگرانی این را دارم که در صورت ازدواج، همسر آینده ام بخواهد این اعتقادات را تغییر دهد. 
مرضیه ادامه می دهد: اکنون نگاه رایج سنتی در جامعه این است که زنان باید مطیع محض همسران خود باشند و این موضوع برای من خوشایند نیست.
** مشکلات اقتصادی، علت اصلی افزایش سن ازدواج
در اسلام آمده است کسی که می خواهد ازدواج کند باید درآمدی داشته باشد که بتواند ضمن تامین هزینه های خود و همسرش، سرپناهی تهیه کند. 
این نظر یک جامعه شناس است که علت اصلی افزایش سن ازدواج را مشکلات و وضع بد اقتصادی می داند.
دادرس ادامه می دهد: فردی که نه سرپناه، نه امنیت شغلی و نه درآمد مناسب دارد چگونه می تواند ازدواج کند؟ 
وی با بیان اینکه وام ازدواج مورد نظر دولت نیز نمی تواند راه حلی برای مشکل ازدواج باشد، می افزاید: در بیشتر کشورهای فقیر و ثروتمند دنیا چیزی به عنوان وام ازدواج وجود ندارد و دولت وظیفه دارد تا زمینه های اشتغال جوانان را فراهم کند. 
دادرس می گوید: جوانی که کار و درآمد متناسب داشته باشد به سمت ازدواج می رود و نیازی نیست تا کسی او را مجبور به این کار کند. 
این جامعه شناس ادامه می دهد: در بررسی هایی صورت گرفته مشخص شده که دغدغه ازدواج برای جوانان در رتبه هفتم اولویت زندگی قرار دارد. 
دادرس می گوید: اکنون در بین جوانان، نخستین اولویت کار و دومین آن سرپناه است که هر دو با ازدواج رابطه مستقیمی دارد و آن را به رتبه هفتم سوق داده است. 
این کارشناس و محقق اجتماعی با اشاره به بیانات رهبر معظم انقلاب درباره ازدواج می گوید: رهبری درباره جمعیت صحبت و از پیری جمعیت در 20 سال آینده ابراز نگرانی کرده اند که به حق اظهارات درستی است.
وی با بیان اینکه اگر می خواهیم به نرخ استاندارد ازدواج در جامعه برسیم باید شرایط مهیا باشد، می افزاید: در جامعه استاندارد، افراد در همه سطوح درآمدی، 25 درصد از درآمد خود را برای مسکن، 25 درصد آن را خوراک و پوشاک، 25 درصد برای تفریحات و درمان و 25 درصد باقیمانده را صرف پس انداز می کنند.
به گفته وی، حداقل درآمد مردم باید با حداقل هزینه های آنان همخوانی داشته باشد اما اکنون شاهد هستیم که برای مثال یک کارگر ساختمانی روزی20 هزار تومان دستمزد می گیرد که این میزان نمی تواند هزینه های زندگی او را تأمین کند. 
وی شرایط برخی کارمندان دولت را هم نامطلوب تر دانسته و ادامه می دهد: باید این سؤال را مطرح کرد که چطور ممکن است کارکنان و متخصصان در دستگاه های دولتی با حقوق ماهی حدود 700 تا 900 هزار تومان بتوانند مخارج زندگی خود را تأمین کنند در حالی که اجاره یک آپارتمان کوچک در یک منطقه معمولی شهر حداقل 300 هزار تومان است.
این جامعه شناس با بیان اینکه نرخ تورم در ارتباط با برخی کالاها 100درصد است، می افزاید: در مقابل، حقوق افراد هر سال بین 10 تا 20 درصد افزایش می یابد. 
دادرس علت افزایش بسیاری از طلاق ها در کشور را مشکلات اقتصادی دانسته و می گوید: مرد خانواده به علت مشکلات اقتصادی، فشارهای زیادی را تحمل می کند و با وجودی که تا دیر وقت مشغول کار است، امکان تامین نیازهای خانواده خود را ندارد. 
وی ادامه می دهد: وقتی مرد خانواده از محل کار به محیط خانه باز می گردد، به علت فشار روحی که در آن قرار می گیرد به پرخاشگری می پردازد و این آغاز مشکلات دیگر در خانه و خانواده است.

ایمیل: roodavar1@gmail.com سامانه پیامکی رودآور ۳۰۰۰۸۸۳۳۰۰۰۰۶۱

دیدگاه شما

صندوق خیریه
همدان پرس
آب و هوای تویسرکان