به گزارش رودآور به نقل از خبرگزاری فارس از همدان، در روزهای پایانی شهریورماه و فرا رسیدن سال تحصیلی جدید و آغاز ماه مهر و مهربانی، ماه دیدارهای تازه معلمان در دفتر مدرسه که باید با انگیزه، اراده و خلاقیت بسیار وارد مدرسه شوند،گویا وضعیت چیز دیگری است؛ در هنگامه تولد دوباره مدرسه و شروع به کار آموزش و پرورش، حال اداره آموزش و پرورش ناحیه یک همدان خوب نیست و در دوران کسالتی مزمن به سر میبرد و خبرها حکایت از یک ماجرای غمانگیز دارد.
در این شرایط برخی از این معلمان که باید با فکری آسوده و خیالی راحت خود را برای مدرسه و آغاز کار تعلیم، تربیت و تدریس آماده و عزم خود را برای یک سال تحصیلی جزم کنند، در راهروهای اداره ناحیه یک همدان موزاییکها را میشمارند و در بلاتکلیفی به سر میبرند و به قول خودشان تمام احساس و انگیزههایشان کور شده است.
به گفته برخی از مدیران، معاونان و معلمان زیر پوشش این اداره، ظاهراً در یک اقدام تعجبآور طی یک ابلاغیه غیبی معلمان مازاد مقاطع دوره متوسطه که به هیچ وجه دوره ضمن خدمت ابتدایی را نگذراندهاند و یا حتی با روشهای ایجاد ارتباط کودکان مقطع ابتدایی آن هم پایه اول، آشنایی ندارند باید در سال تحصیلی جدید در مدارس ابتدایی حاضر شده و به تدریس بپردازند.
با این اوصاف باید به حال چه کسانی افسوس خورد؟! برای آن دانشآموز بیچارهای که میخواهد با شور و شوقی وصفناشدنی وارد مدرسه شده و الفبای خواندن و نوشتن را از معلمی که تجربه و تخصصی ندارد، یا آن معلمی که سالها تجربه و تخصص در یک رشته و مقطع خاصی دارد و ذوق و انگیزهاش با این کار نابود شده است؟ یا برای خانوادههایی که به این سیستم اداره آموزش و پرورش، مدیر مدرسه و معلمانش اعتماد میکنند؟!
سؤال این است که اگر نیروی مازاد بر روی دست سازمان مانده پس چرا باید معاونی در دو شیفت مدرسه آن هم بدون اضافهکاری به کار بپردازد؟ مشکل کجاست نبود اعتبار و پول کافی؟ نبود مدیریت؟ نبود برنامه؟ و...
جدا از این شعبدهبازیهای جالب و هیجانانگیز آموزش و پرورش ناحیه یک، به نکتهای جالبتر برمیخوریم آن هم مهر سکوت بر لبان معلمانی است که اعتراض داشتند و عدم پرداخت حقوق، دستمایه تهدید مدیران شده و هرکه اعتراضی داشته باشد متهم به مخالفت با دولت تدبیر و امید میشود!
همه اینها به کنار، معلمان جوانی که جرمشان امتیاز کم است در راهروی اداره سرگردان و ناامید از تدبیرهای مدیران دولت، به سرنوشت نامعلوم شغلی خود و راه پرپیچ و خم پیش رو میاندیشند و ناراحت و خسته از غرور جریحهدار جوانیشان که خانم و آقای مدیر پشت میزنشین جوابی برای سردرگمی آنها ندارند و تنها امر، امر آن والامقامان است ولاغیر! البته اگر در وقتی که مراجعه کنند کسی در اتاق خود باشد!
این چه بیماری است که گریبانگیر این اداره شده و ناامیدی را به معلمان خود تزریق میکند، باید از مسؤولان بالادستی جویا شد...
انتهای پیام/
دیدگاه شما