به گزارش رودپاور به نقل از خبرگزاری فارس از همدان، هفته ملی سلامت زنان از 24 مهرماه شروع شده و تا پایان مهرماه با عناوینی چون «فعالیت جسمانی زنان، در هر زمان و هر مکان»، «قلیان پدیدهای تلخ و زیانبار در زندگی زنان»، «زنان مدیران تغذیه خانواده از مزرعه تا سفره»، «استفاده بهینه از شبکههای اجتماعی و کاهش آسیبهای آن»، «سرطان زنان قابل پیشگیری و درمان» و «تامین حقوق سلامت زنان، ضامن سلامت خانواده» و «پیشگیری از رفتارهای پرخطر و عفونتهای آمیزشی» به دنبال اطلاعرسانی و ارتقای آگاهی است.
شعار اصلی و کلی امسال در هفته ملی سلامت «حرکت، برای سلامت زنان» است؛ در میان عناوین هفته «زنان مدیران تغذیه خانواده از مزرعه تا سفره» یک عنوان کلی بوده و شامل همه زنان روستایی و شهری، شاغل و خانهدار میشود.
زنان به عنوان مدیران تغذیه در طول زندگی بشر مسیر طولانی را پیمودهاند و آزمون و خطاهای بسیاری را نیز داشتند که در آخر به دستور غذاهای اصیل ایرانی منتج شده است.
در عنوان «زنان، مدیران تغذیه خانواده از مزرعه تا سفره» کمی اغراق شده است زیرا در زمانهای خیلی دور زنان در کنار همسران خود به کار کشاورزی کمک میکردند و محصولات را جمعآوری، فرآوری و ذخیره کرده و برای یک سال پیش رو با مدیریت دخل و خرج استفاده میکردند، اما در دنیای مدرنیته و سرعت امروز که همه چیز به شکل بستهبندی و آماده در کارخانههای مختلف تولید مواد غذایی تولید و بستهبندی میشود و بانوان تنها با شناختی که از روی تبلیغات گسترده رسانهها و یا تجربی به دست آوردهاند به خرید کالا و محصول میپردازند و دیگر خبری از آن همه اتفاق در هنگام کاشت، برداشت، فراوری و تولید محصول و حمل و توزیع آن نیست، پس این مطلب که «بانوان، مدیران تغذیه از مزرعه هستند» کمی غلو است مگر اینکه بانویی خود کشاورز باشد که آن هم درصد بسیار کمی است.
حال اگر هم بانویی هم مدیر تغذیه از مزرعه باشد با بذرهایی تراریختهای که دولتهای پیشین از سالهای قبل با مدیریت جناب کلانتری در جهاد کشاورزی وارد کشور کردند باید چه کند؟ بذرهایی که در دنیا بسیار سروصدا کرد و بسیاری از کشورهای غربی و آمریکایی با توجه به اهمیت امنیت غذایی در کشورشان کاشت این محصولات را ممنوع اعلام کرده و اگر هم چیزی بکارند برای کشورهای توسعهنیافته و یا در حال توسعه است، محصولاتی که در ایران موافقان و مخالفان خود را دارد، البته ما معتقدیم آنچه مخالفان مطرح میکنند به عقل سلیم نزدیکتر است.
پروفسور علی کرمی، متخصص بیوتکنولوژی (زیست فناوری) پزشکی و فوق تخصص مهندسی ژنتیک در تعریف ساده از این محصولات گفته است «این محصولات به روش دست کاری پزشکی در آزمایشگاه ساخته شده یعنی یک ژن بیگانه را وارد یک محصول کردهاند، در مهندسی ژنتیک تراریخته میتوان ژن هرچیزی را وارد محصول دیگر کرد» البته در این مطلب دنبال بررسی عوارض این محصولات و مضرات آن که خود را در قالب انواع سرطانها و بیماریها نشان داده؛ نیستیم، فقط نکته این است که زنان نقشی مهمی در تولید این محصولات ندارند اما نقش آنها در هنگام خرید این محصولات خود ر نشان میدهد، هرچند قیمت این محصولات در کشور ما برخلاف سایر کشورها بالاتر است.
در دنیا محصولات غذایی به سه روش ارگانیک، سنتی و تراریخته تولید شده ولی در همه کشورها برچسب «تراریخته» روی محصول حک شده و انتخاب با خود مشتری است که چه محصولی میخواهد؟
نکته اینجاست که بانوان ما به عنوان مدیران داخلی خانه برای شناخت این محصولات آگاهی لازم را از رسانه ملی دریافت نکردهاند چون متأسفانه به این موضوع نپرداخته و گویا خود را در این آگاهسازی سهیم نمیداند.
حال به بخش دوم این عنوان «زنان مدیران تغذیه خانواده از مزرعه تا سفره» میرسیم؛ بعد از خرید محصول با کیفیت و به شرط رعایت تمام استاندارها در تولید آن محصولات وظیفه بعدی بانوان شروع میشود و آن هم تولید غذای باکیفیت است که این موضوع به نحوه فرآوری محصول، پخت، انتخاب ظروف برای پخت، دمای پخت غذا، نوع غذا، ترکیبات مورد استفاده، زمان مصرف آن غذا با توجه به فصول سال، نوع غذا با توجه به طبع و مزاج اعضای خانواده بستگی دارد.
اینها گوشهای از هزاران نکتهای است که باید یک خانم کدبانو بداند و رعایت کند هرچند تمام این مطالب گفته و ناگفته در غذاهای سنتی ایران با توجه به کتب طب سنتی از بزرگان و نخبگانی که در این عرصه در طول هزار سال فعالیت داشتهاند به دست ما رسیده است اما شاید تعداد زیادی از آن نکات بر روی کاغذ مانده و منصه ظهور و عمل نرسیده و هیچ مسوول و نهادی هم این وظیفه را برعهده نگرفته است.
بخش دیگری از مدیریت زنان به مقدار و حجم مواد غذایی مربوط میشود، طبق گزارش فائو هر سال 1.3 میلیارد تن غذا در جهان هدر میرود که 35 میلیون تن از این رقم معادل 2.7 درصد در ایران دور ریخته میشود، این آمار برای یک کشور مسلمان با آن همه آیات و روایات در خصوص نکوهش اسراف جای تأمل و تأسف دارد.
این بیتوجهی در زندگی جدید با سبک غربی نمود پیدا کرده است وگرنه نیاکان ما در این زمینه بسیار حساس بودند و اسراف را گناه کبیره میدانستند، نیاکان ما برای جلوگیری از اسراف با خلاقیت و سلیقه از محصولات مختلف مواد غذایی خوشطعمی تهیه میکردند.
بخش دیگر این موضوع آگاهسازی دختران امروز و مادران فرداست که باید از همان ابتدا بداند به عنوان مدیر داخلی خانواده و میراثدار مادران خود چه نقشی در حفظ سلامت اعضای خانواده دارند؟
زنان و دختران ما باید ابتدا به سلامت خود بها دهند که اگر در خانوادهای مادر بیمار و رنجور باشد تمام زوایای خانه و خانواده را تحت شعاع قرار داده و این ستون در خانه سست میشود، اینجاست که نقش نهادهایی چون آموزش و پرورش و موسسات عالی، وزارت بهداشت و... معلوم میشود.
حال با نگاهی افزایش مصرف پفک و چیپس و فستفود در بین دختران میتوان به نحوه آموزش و آگاهسازی آنها و اهمیت سلامت زنان که تنها در حد شعار است، پی برد.
ما مسوولانی داریم که شعارهای زیبایی را از دایره ذخیره ذهنی خود استخراج میکنند و ابلاغ میکنند اما از ابلاغ تا اجرا گاو نر میخواهد و مرد کهن.
بیتردید پیشرفت هر کشوری در گرو سلامت افراد جامعه و به ویژه زنان آن است، این سلامتی به شیوه زندگی سالم، فعالیت جسمانی، تغذیه صحیح و سالم، آرامش و امنیت روحی و روانی، معاینات بالینی، عدم مصرف دخانیات و مواد مخدر بستگی دارد.
هفته ملی سلامت بهانهای است تا به بانوان توصیه کنیم ابتدا باید به فکر سلامتی خود بوده و شیوه زندگی درستی را با کمک مشاوران و کارشناسان دلسوز در این عرصه در پیش بگیرند و از مسوولان انتظار شقالقمری برای تغییر و اصلاح امور نداشته باشند بلکه خود باید «یا علی» بگویند و جوشش ایجاد کنند شاید با این اتفاق از هدررفت سلامت روحی و جسمی دخترانمان و ایجاد بحران اجتماعی در جامعه جلوگیری شود.
انتهای پیام/
دیدگاه شما