به گزارش رودآور به نقل از خبرگزاری فارس از همدان، بر بالین بیمار می نشیند، دست نوازش بر سرش می کشد، چهره رنجورش را نوازش می کند؛ خسته است اما انگار خستگی نمی شناسد، خواب را از چشمانش می زداید، پرستاری می کند تا عشق را معنا کند.
امیدآفرین است، مهربانی می کند، لبخند را بر لب می نشاند، گلواژه عشق و ایثار می شود و نام بلندش را ثبت می کند، آری... او «پرستار» است، فرشته ای زمینی با دستانی پر از عاشقی.
او که بزرگ بانوی تاریخ را الگوی خود قرار داده و تیمار بیمار را در عاشقانه زندگی خود ثبت کرده است، پنجم جمادیالاول روز بزرگی است برای فرشتههای خاکی و مهربان این سرزمین، روز عشق، مهربانی، ایثار و یادی از نام بلند «زینب(س)».
پرستاری، واژهای است «دریایی» پر از مفاهیم والا؛ اخلاق و انسانیت در آن گنجانده شده و سلامت و شرافت در این واژه موج می زند.
پریسا خدایی؛ یکی از این فرشتههاست که 20 سال سابقه کار در بیمارستان آتیه دارد، 10 سال در بخش جراحی عمومی مشغول فعالیت است، در مورد کارش میگوید: عاشق شغلم هستم، معتقدم پرستار باید از خود بگذرد و دیگران را به خود ترجیح دهد.
وی ضمن اینکه از سختی کارش حرف میزند اضافه میکند: پرستاران با استرس زیادی مواجه هستند چراکه با وقت محدود باید به نحو احسن وظایف خود را انجام دهند و مراقب باشند خدای نکرده قصوری نکنند.
این پرستار با بیان اینکه 26 تخت بیمارستانی در این بخش فعال است و با انواع عمل جراحی مواجهیم، عنوان میکند: باید قبل و بعد از عمل جراحی بیمار نیز مراقبتهای خاصی انجام دهیم.
در پرستاری باید یک روانشناس تمامعیار بود
وی که معتقد است باید در شغل پرستاری یک روانشناس تمامعیار بود میگوید: مراقبت از بیماران به واسطه شخصیتهای متفاوت نیاز به روانشناسی دارد.
خدایی ادامه میدهد: پرستاران لحظهای استراحت ندارند اما بیشتر اوقات از کار آنها تنها گرفتن علایم حیاتی و تزریق دارو به بیمار دیده میشود، در صورتی که درگیری با پرونده بیمار سختیهای خاصی را به همراه دارد.
وی عنوان میکند: در شیفت صبح سه پرستار به همراه سرپرستار و شیفت عصر و شب دو یا سه پرستار بخش جراحی عمومی زنان بیمارستان آتیه را اداره میکنند و حجم کار واقعاً بالاست.
این پرستار با بیان اینکه در هر شیفت تقریباً هر پرستار باید 12 بیمار را مراقبت کند، میگوید: گاهی اوقات هنگام صبح با چندین بیمار عمل جراحی مواجهیم اما باید مدیریت کنیم.
وی میافزاید: بیماران این بخش به خاطر عمل جراحی با درد زیادی مواجه میشوند که البته اجتنابناپذیر است، اما از ما هم انتظاراتی دارند که حتی هنگام سنجش رضایتمندی این مسئله را مطرح میکنند.
خدایی میافزاید: بیشتر بیماران به خاطر رنج بیماری با خاطره درد از ما جدا میشوند هرچند تمام سعی ما کاهش این آلام و مراقبتهای به موقع است.
وی با بیان اینکه بخش جراحی لحظههای طلایی بسیاری دارد میگوید: وقتی بیماری از اتاق عمل بیرون میآید ممکن است به ظاهر مشکلی نداشته باشد اما با مراقبت صحیح پرستاران گاهی مواقع متوجه مشکلات بعدی او میشویم که این موضوع نشان از دغدغهمندی این قشر دارد.
پرستاری و لحظههای طلایی
این پرستار عنوان میکند: اگر پرستار در مدت طلایی به داد بیمار نرسد و علائم او به پزشک اطلاع داده نشود، ممکن است مشکلات جبرانناپذیری ایجاد شود.
وی در ادامه به بیان خاطرهای پرداخت و میگوید: قبلاً در بخش زنان و زایمان کار میکردم، مادری برای زایمان سزارین به آنجا منتقل شد؛ خواستم علائم حیاتیاش را بگیرم که متوجه حال نامساعدش شدم؛ احساس کردم هر لحظه ممکن است وضع حمل کند، دست به کار شدم، روی همان تختی که دراز کشیده بود زایمان کرد، قرار بود نوزاد سزارین به دنیا آید اما به طور طبیعی متولد شد که خواست خدا بود.
خدایی میافزاید: نوزاد، دختر بود، مادرش ضمن اینکه از همراهیام تشکر کرد؛ اسمم را پرسید، گفتم «پریسا هستم»، همان جا گفت «چون لطف شما را هرگز از یادم نخواهد رفت اسم دخترم را پریسا میگذارم».
وی که خود دچار بیماری کانسر(سرطان) است، میگوید: اوایل کمی خود را باختم اما بعدها در همان شرایط هم دوست داشتم به دیگران کمک کنم؛ وقتی برای شیمیدرمانی نزد دکتر میرفتم سعی میکردم به بیماران امیدواری دهم.
این پرستار اضافه میکند: به تمام بیمارانی که روحیه خود را از دست داده بودند دلداری می دادم و میگفتم من هم به این بیماری مبتلا شدهام اما نگران نیستم چون میدانم به زودی حالم خوب میشود.
وی از دوران سخت بیماریاش میگوید و ادامه میدهد: در دوران بیماریام به جای اینکه خانواده ام به من امیدواری دهند من به آنها دلداری میدادم که خوشبختانه با این روحیهام توانستم سرطان را شکست دهم.
خدایی با اشاره به اینکه بیماران باید به پرستاران و کادر درمانی اعتماد کنند عنوان میکند: برخی مواقع بعضی از بیماران صرفاً از طریق اینترنت به دنبال درمان میگردند و از ما هم انتظار دارند مراقبتهای اینترنتی مد نظر آنها را اعمال کنیم، در صورتی که باید به ما اعتماد کنند.
مریمالسادات موسوی، مترون بیمارستان امام رضا(ع) در کبودراهنگ از سال 75 وارد حرفه پرستاری شده و 22 سال سابقه کار دارد، سوپروایزری، پرستار کنترل عفونت، مسوول اتاق و مدیر خدمات پرستاری جزو سوابق کاری اوست.
او با اشاره به سختی شغل پرستاری میگوید: پرستاری هنری است که باید بتوان خود، خانواده و جامعه را مدیریت کرد؛ گاهی اوقات باید مشکلات خود را نادیده گرفت و به بیمار رسیدگی کرد.
این پرستار عنوان میکند: وقتی وارد محیط بیمارستان می شویم باید فکر ما روی بیمار متمرکز شود و غیر از این هم وظیفهای نداریم؛ یادم هست چند سال پیش در بیمارستان سوپروایزر بودم اما شیفت اتاق عمل هم داشتم، بیماری با عمل سزارین وارد بخش شد، دیر به بیمارستان منتقل شده بود، خوشبختانه نوزاد، سالم به دنیا آمد اما به خاطر خونریزی شدید احتمال مرگ مادر بسیار بود، همسرش را خواستیم و رضایت خارج کردن رحم را گرفتیم که او هم اجازه داد.
موسوی با بیان اینکه شرایط بیمار طوری بود که هر لحظه ممکن بود از دنیا برود، میافزاید: چند سال پیش بیمارستان کبودراهنگ شرایط مناسبی نسبت به بیمارستانهای استان نداشت، پزشک بیهوشی آن زمان رئیس بیمارستان بود و به کارش مسلط؛ تاکید کرد تا جای ممکن باید در همین بیمارستان کار بیمار را انجام دهیم زیرا ممکن بود بین راه جان خود را از دست دهد، ساعت 9 شب بیمار را به اتاق عمل بردیم و تا ساعت 4 صبح مدام بر بالینش بودیم، در نهایت با اقدامات به موقع توانستیم جانش را نجات دهیم.
وی در ادامه با بیان اینکه پرستار یک شخصیت حقوقی دارد و یک شخصیت اجتماعی که باید به خوبی آنها را ایفا کند میافزاید: علاوه بر مشکلات کمبود نیرو، گستردگی فعالیت، معوقات حقوق و... در محیط کار؛ در زندگی نیز هر پرستاری مسائلی را دارد که اگر به هر کدام از اینها توجه نشود دیگری تحت تاثیر قرار میگیرد.
مترون بیمارستان امام رضا(ع) با تاکید به اینکه پرستاری جزو مشاغل سخت است، میگوید: بعد از به دنیا آمدن فرزند اولم به دلیل فشار کار دچار دیسک کمر شدم، پزشک معالجم اجازه بارداری مجدد را نداده بود اما ناخواسته باردار شدم؛ به دلیل پارگی نخاع بستری شدم.
هنرمندی و پرستاری/ عاشق هر دو هستم
وی با بیان اینکه در آن دوران در بخش «آی سی یو» کار میکردم و با کمبود نیرو هم مواجه بودیم میافزاید: امکان مرخصی استعلاجی نداشتم، با همسرم تماس گرفتم و گفتم با مرخصیام قبول نمیکنند و مجبورم سرکار باشم؛ همسرم مرا با ویلچر به بیمارستان برد تا کارم را انجام دهم.
این پرستار که در کنار حرفه پرستاری کار هنری هم انجام میدهد در این خصوص میگوید: بسیار به نقاشی و خطاطی علاقمندم، دو سال بعد از اینکه وارد حرفه پرستاری شدم، تصمیم گرفتم از اوقات فراغتم استفاده کنم و به هنر روی آوردم.
وی که در پنج شاخه نقاشی به ویژه رنگ و روغن، آبرنگ، سیاه قلم و مدادرنگی تبحر دارد، عنوان میکند: در هر شاخهای آثاری دارم که برخی از آنها در نمایشگاهها هم به نمایش درآمده است.
موسوی عضو انجمن خوشنویسان ایران هم هست و در خط نستعلیق و شکسته درجه ممتاز دارد، او میگوید: آخرین مدرکم در انجمن خوشنویسان ایران درجه ممتازی است و در حال حاضر هم مشغول نواختن پیانو هستم.
وی شغل پرستاری را نوعی هنر میداند و اضافه میکند: هر کسی نمیتواند در این حرفه موفق شود، کسی که وارد این عرصه میشود باید دین خود را ادا کند.
این پرستار با تاکید بر اینکه روحیه حساسم باعث شده هم پرستار شوم و هم هنرمند، میافزاید: خوشحالم که امروز شغل پرستاری جایگاه خود را پیدا کرده است؛ پرستاران هم در قالب سمن ها ظاهر میشوند و داوطلبانه در موقعیت های حساس به کمک جامعه میشتابند بدون اینکه انتظاری داشته باشند.
انتهای پیام/
دیدگاه شما