آخرین اخبار

23. شهريور 1393 - 10:11   |   کد مطلب: 15669
این روستاه ازطرف شمال به لامیان ،ازطرف شمال شرقی به منجان وازطرف جنوب غربی به قسبصتان و ده موسی واز طرف غرب به معتصم آباد محدود میشود.
به گزارش خبرنگار رودآور، برای مشاهده وبلاگ روستا بر روی نام  کارخانه  و کارخانه  کلیک نمایید.

این روستاه ازطرف شمال به لامیان ،ازطرف شمال شرقی به منجان وازطرف جنوب غربی به  قسبصتان و ده موسی واز طرف غرب به معتصم آباد محدود میشود.  روستا ی کارخانه   که یکی ازروستاهای خوش آب وهوای شهرستان تویسرکان  می باشد درحدود 38 کیلو متری ازطرف باقر آّباد ودر ضلع  جنوب  با مرکز شهر ستان تویسرکان وبا ارتفاع  (1555 ) متر  که پائین ترین نقطه از سطح  دریا دراین شهرستان  قرار گرفته که  قدمتی دیرینه  داشته  و میتوان  به تپه  با ریکه  که در شمال شرق این  روستا ه واقع شده اشاره  کرد.

تاریخچه روستای کارخانه :

در گذشته در قسمت شمالی این روستا یعنی پاقلا بالا یا (قلا بالا ) به زبان محلی در نزدیک باغ خان یا به اصطلاح محلی (نم باغ خان)و توتستان قرار داشته  که هم اکنون پاقلا بالا یکی ازآثار باستانی این روستاه محسوب شده.یکی دیگر ازبناهای قدیمی حمام این روستاه می باشد.که دارای دو فضای جدا گانه بصورت دوگنبدی شکل که شامل حمام سرد ،رخت کن ها .وحمام گرم شامل خزینه ، حوض آب سرد،و محل نضافت بوده که بعدها تبدیل به حمام دوشی گردید.ودر حال حاضر این حمام بلا استفاده مانده است. نام قدیم روستاه بنام کاسه حسن یا (کس بازان)  بوده  که بعدأبه کارخانه تغیر نام یافته .با توجه  به موقعیت کشاورزی  خوبی که داشته  می توان به  کاشت کندم ،جو،پنبه ،شبدر ، یونجه ،برنج، ونها لستان  توت  در این  منطقه اشاره کرد.

قسمتهای از زمینهای  این روستا ه به نامها ی :

برنج زار ، توتستان  و.. غیره که بعدا به آنها اشاره خواهد شد نام گذاری شده است

واما توتســــــــــــــــتان :

با توجه به وجود اینگونه نهالستانها در زمانهای گذشته مردم این روستا مبادرت به  پرورش کرم ابریشم  ودر نتیجه استخراج ابریشم واز این راه امرار معاش می کردند . وبا توجه  به وجود این صنعت  این روستاه به نام کارخانه  معروف شد .

 درزمان زمام داری نادر شاه .

زمانی که لشکریان نادر شاه درمنطقه ای در نزدیکیهای همدان مستقرمی شوند درآن ایام هنگام سفرش از مسیر کارخانه شب را در قلعۀ خان در قلعه قلی دامنه کوهی بنام سنگ سوراخ بصورت ناشناس بیتوته مي کند .وازخان می خواهد که به وسیله پیکی نامه ای به همدان بفرستد در نتیجه خان به دنبال  شخصی که دشت بان آن آبادی به نام ملک بوده  می فرستد وبه ملک می گوید آنچه که مهمانش از او می خواهد برایش انجام دهد. ونادرنامه ای نوشته به ملک داده واز او می خواهد که هرچه سریعتر نامه رابه همدان برده وجوابش را ازگیرنده نامه بگیرد .به همین منظورملک به همراه نامه صبح به مقصد همدان حرکت و نامه را تسلیم گیرنده می کند. گیرنده از ملک می پرسد .نامه از کیست ؟که ملک اظهار می کند نمی شناسم فقط میدانم که مهمان خان است. و وقتی که نامه را رؤیت میکند به پیک که ملک باشد میگویدنامه ازطرف نادر شاه است وبه اومی گویدهر چه می خواهی ازشاه تقاظا کن .نزدیک نیمه شب ملک جواب نامه را تسلیم شاه می کند .شاه از این شهامت و زرنگی ملک خوشش می آید و به او لقب شیرداده واو را شیر ملک می نامدو می گوید چه می خواهی به تو بدهم. ملک در جواب می گوید این پارچه آبادی را. و از آن موقع این آبادی به نام کارخانه شیر ملک معروف می شود.( نقل قول از بزرگان وبصورت سینه بسینه).

آمار جمعیت روستای کارخانه :

ازسال یکهزارو سیصدو پنجاه وهفت تا کنون نزدیک به دویست وپنجاه خانه وار از این روستاه به شهرهای دور و نزدیک مهاجرت کرده اند.

جمعیت فعلی این روستا ه درحال حاظر سیصد نفر می باشد که ازین تعداد 158 نفر مرد و142 نفر نیز زن هستند که 91 خانه وار را تشکیل داده اند درصد بالایِ این افراد از نعمت  سوادبرخوردار وتقریباًِ 8 نفر مرد 8 نفر زن  بی سواد بوده ، دانشجویان فعلی این روستا ه (10) نفر وافراد سالمند 3نفرمیباشند؛

شغل اکثر افراد این روستاه کشاورزی ودامداری بوده که 41 نفر (خانه وار ) کشاورزو 4 نفر (خانه وار ) دامدار هستند .

این آماردر سال 1390 در مرکزبهداشت این روستاه نیز به ثبت رسیده.

این روستا  درآذر ماه یکهزار وسیصد وسی وشش (1336) با وقوع زلزله ای  با قدرت ( 7 ریشتر ) دچار خسارت سنگینی شد که در اثر این حادثه یک نفر فوت کرد.

بعد از این اتفاق عده ائی از مردم جهت در امان ماندن ازاینگونه بلایای طبیعی  به دامنه کوهی(در اصتلاح  محلی )  بنام سنگ سوراخ  که قبلاً قلعۀ خان در این مکان بوده جهت زندگی نقل مکان نموده ودر آنجا  سکونت می کنند . اما با توجه به نبود  آب ودیگر مشکلات  مجددا مجبور به با ز گشت  به محل قبلی  خود شده وتا به امروز دراین مکان مشغول زندگی می باشند .

حجت در وصفش چنین سروده :

کارخانه ای فدایت جسم وجان

خاک کویت سرمۀ چشم جهان

مهرت اندر دل نمی گنجد دمی

ای تــو فـــردوس برین بیــدلان

بوسه خواهم زد زمین پاک تـو

ای زمـــیـنت مـــأمــن آزادگان

در فـراقت کی بیاسایم شبی

بیــدلان را درد داننــد عاشقان

این تن افسرده شدآماج عشق

گــو رها کن ناوکت ابـــرو کمان

هر بهاری دامنت گلشن شـود

باغ و بستان کوه زردت هر کران

زنده ام با بــودنــت جانان مـــن

مظهر لطف و صفـائی هر زمان

فرودیــــن بــاد صبا جانــت دهــــد

چون سهی سروی روان دربوستان

جلـــوه دارد لالـــه های جــــوی تـــــو

در شــــعای اخـــــــتر ایــــــن آسمـان

حجُِـت از هر خاطراتــــت شمـــــه ای

بــــــرده انــــعام از بــــر پیــــر مغان

ایمیل: roodavar1@gmail.com سامانه پیامکی رودآور ۳۰۰۰۸۸۳۳۰۰۰۰۶۱

دیدگاه شما

صندوق خیریه
همدان پرس
آب و هوای تویسرکان