به گزارش رودآور به نقل از خبرگزاری فارس از همدان، وقتی از دهه هفتادیها حرف به میان میآید، شاید کسی در ذهن متصور شود که عاشق مد روز است. آن یکی ماشینباز است و دنیای یکی دیگر هم شده تبلت و هندزفری و عضویت در چند کانال تلگرامی برای گذراندن اوقات یا بهتر بگوییم اتلاف وقت!
از مرداد که آن عکس «محسن» در همین فضای مجازی دست به دست شد تا همین دیروز که پیکر تکهتکه شدهاش روی دست جماعت چندصدهزار نفری و دلداده، آن هم به آن شیوه رویایی تشییع شد، فهمیدیم که دهه هفتادیها هم میتوانند قاعده بازی و معادلات روزگار را بر هم بزنند؛ فقط باید همچون "محسن حججی" بود! پسر که نه؛ بزرگمرد دهه هفتادی که اول یک ایران را عاشق و شیفته خود کرد و بعد یک دنیا را متحیر!
باید چون محسن حججی بود تا بتوان به قافله حسین فهمیدهها و حسن باقریها رسید.
هیچ نمیدانم در خلوت تنهایی خود با معبود چه فریاد زد و چه طلب کرد که این سرنوشت طلایی برایش رقم خورد. هیچ نمیدانم که با مولایش حسین (ع) چگونه درد دل کرد و در ماتمش چگونه اشک ریخت که اینگونه "حسینی" دعوت حق را لبیک گفت. فقط میدانم که محسن مردی بود از تبار آسمانیها؛ او فرازمینی بود. زمین برایش جایی نبود. باید پرواز میکرد. باید همچون علی اکبر (ع) بدنش "اربا اربا" میشد، همچون زینب (س) اسارت میکشید و سرانجامش همچون اربابمان حسین (ع) میشد، «لبتشنه» و «سرجدا»، باید سرش را از قفا از تن جدا میکردند تا شاید گوشهای از مظلومیت اباعبدالله(ع) را به تصویر کشد.
محسن جان! خودت بگو.... چه با دلها کردی؟ عجب محشری به راه انداختی! چه زیبا با دلها سخن گفتی؛ دل این جماعت کربلایی بود کربلاییترش کردی.
محسن عزیز! خودت بگو.....چه میخواستی بگویی؟ چه دیدهها که بارانی کردی! چه سینهها که صحرایی کردی! اصلا تو «مفسر» کربلا شدی.. شاید هم روضه مجسم بودی از گوشه کوچکی از عاشورای حسین! این ذره کوچک چه غوغاها که نکرد! تو که بودی؟!
محسن ایران! دلمان گرفته... قلبمان تنگ است، ماندهایم تو را چه بخوانیم؟ «قاصد تکههای تاریخ از دشت کربلا»، هماره نامت «مدافع» باقی خواهد ماند. مدافع هر چه خوبی، مدافع هر چه نیکی؛ «مدافع حریم حرم بانو زینب(س)»، خوش به حالت؛
حسرت باشد برای ما! فقط میتوان غبطه خورد؛ غبطه به جایگاهش، غبطه به طرز شهادتش که به گفته همسرش از هریک از شهدای بزرگ کربلا یک نشانه گرفت، غبطه به پیوند روزهای تشییعش با بهترین روزهای سال بر روی دست جمعیتی عاشق و اردتمند به آلالله، غبطه به محسن حججیِ فدایی.
و اما حرف آخر ؛ آباد باد آن خاکی که سینهاش را آرامگاه پیکر پاک تو کرده و خوش بر آسمانی که سایهبان آن خاک شده! خداحافظ عزیز سفر کرده! ما به شفاعتت نیاز داریم بزرگمرد دهه هفتادی! به یاد ما هم باش...
همین ...
انتهای پیام/
دیدگاه شما