به گزارش رودآور به نقل از خبرگزاری فارس از همدان، چند سالی است که طب سنتی، طب قرآنی، طب اسلامی- ایرانی در کشور جان تازهای گرفته و افراد دلسوزی برای ترویج و گسترش این علوم قدم برداشتهاند و حتی مورد آزار و اذیت قرار گرفتهاند اما برخلاف پیشبینی و تصور برخی مسوولان این طب قدیمی و بومی ایران مورد استقبال مردم قرار گرفت و کرکره خیلی از عطاریهای فراموش شده در گذر تاریخ و ذهن مردم، بالا رفت.
افرادی هم بر حسب علاقه و یا مرتبط به رشته تحصیلی خود به دنبال تحقیق و پژوهش در این زمینه رفتند و به نتایج بسیار مهم و با ارزشی رسیدند که البته خیل عظیمی از آن نتایج در حد همان تحقیق باقی ماند.
در دولت نهم و دهم اتفاقات خوبی برای این طب رنجدیده افتاد و شروع به نفس کشیدن کرد، در آن دوران وزارت بهداشت طرح و برنامههای متنوعی برای این طب سنتی ایران ارائه داد اما افسوس و صد افسوس که در دولت قبل و فعلی این طب با ایستادگیها، مقاومتها و مخالفتهای زیادی مواجه شد و امید همه افرادی که به پیشبرد کار دل بسته بودند ناامید کرد.
هرچند که مسوولان و مدیران وزارت بهداشت در حد سخن، صحبت و شعارگونه حمایت خود را از این طب نشان میدهند اما در عمل هرگز اعتقاد و ایمانی به این طب و معجزات آن برای کاهش آلام مردم و درمانهای آن ندارند.
امروز طب سنتی ما بین دو دسته افراد قرار گرفته است؛ یک گروه تنها و تنها معتقد به طب مدرن و کلاسیک هستند و طب سنتی را متعلق به زبالهدان تاریخ دانسته و بوعلیسینا، آن فیلسوف و حکیم فرزانه را محصور به همان زمان خودش میدانند، دسته دیگر هم افرادی هستند که از روی ناآگاهی، دلسوزی، سودجویی و سوءاستفاده و یا هر چیز دیگری که بنامیم در حرفه طب سنتی وارد شده و دست به درمان میزنند و چون علم و تخصص کافی ندارند باعث ایجاد آسیب و لطمه به این طب مقدس ایرانی شدهاند.
گروه دوم عرصه تاختن و اعتراض را برای دسته اولیها باز میکنند و این میشود که الان میبینیم، دسته اولیها همیشه خطای گروه دوم را آنقدر بزرگ جلوه میدهند و آن را همانند چوبی بر سر این علم و علاقمندان و مروجان آن میکوبند.
ناگفته نماند در میان این دو قشر افراد باسواد و اهل فن و متخصصی نیز هستند که روزها و شبهای خود را به مطالعه و تحقیق در خصوص این علم بومی و ملی گذرانده و به دنبال سودجویی و عوامفریبی نبودهاند ولی هرگز به عنوان سرمایه انسانی به آنها نگاه نشد و هرگز در وزارت علوم و بهداشت جایگاهی برای آنها تعریف نشده است.
همچنین وزارت بهداشت در طرح اخیر خود اعلام کرده که تنها افرادی میتوانند در دانشکده طب سنتی وارد شوند که پزشک عمومی باشند اما آیا این طرح درست بوده و میتوانیم با این افکار، طرحها و برنامهها طب سنتی و بومی خود را چون کشورهای چین، هند و پاکستان ترویج و گسترش دهیم و به تمام دنیا صادر کنیم؟
چین با جمعیتی بیش از یکمیلیارد دارای بیمارستانها و درمانگاههای طب سنتی بوده که به گفته خود وزیر بهداشت روزانه 10 هزار بیمار پذیرش میکند، طب سنتی یکی از رشتههای دانشگاهی کشور چین بوده و هر کس که علاقمند به این رشته و حرفه باشد در آن ثبتنام میکند و دورههای خاص را میگذراند.
بابک عزتیرنجبر در این خصوص در گفتوگو با خبرنگار فارس اظهار کرد: طب سنتی ما یکی از پتانسیلهای بالقوه برای رونق بخشیدن به سلامت کشور است.
وی افزود: نظام طب سلامت به لحاظ قدمت دیرینه و تجربهای که در کشور داشته جای آن در نظام درمان واقعاً خالی است و جایگاهی ندارد.
این پژوهشگر طب سنتی دلایل مختلفی را برای آن برشمرد و گفت: مهمتریم علت این است که طب سنتی متولی جدی در داخل کشور ندارد، در حال حاضر وزارت بهداشت متولی سلامت و بهداشت مردم بوده اما بهتر است که یک دستگاه مستقلی برای ترویج این طب در کشور ایجاد شود که نگاه خاص و جدی به این مقوله داشته و از افراد متخصص و علاقمند در این حوزه استفاده کند.
وی با بیان اینکه در طب سنتی توجه به ذخایر و نیروی انسانی بسیار حائز اهمیت است، ادامه داد: ایران کشوری با ذخایر دارویی طبیعی، معدنی، حیوانی و گیاهی فراوانی است که برای شناسایی، جداسازی و بهرهبری از آنها باید فکر جدی داشت.
عزتیرنجبر اظهار کرد: در متون قدیمی از برخی گیاهان دارویی اسمی برده شده ولی کاری جدی صورت نگرفته است یا برخی منابع گیاهی در طب قدیم نیامده ولی میتوان با توجه به علوم امروز بر روی آنها تحقیق و آزمایشاتی انجام داد و حرفی برای گفتن داشت.
وی علت دیگر را عدم توجه به ظرفیتهای انسانی خواند و گفت: این طب، طبی است که به فرهنگ و سنت و دانش قدیم ما برمیگردد و این افراد میتوانند به عنوان یک حلقه واسط بین حکمای امروز و حکمای قدیم باشند، این افراد کم نیستند که به فعالیت خود میپردازند، اینها کلاسهایی دارند و مقالاتی را به چاپ میرسانند اما اینها کافی نیست.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه این دسته از محققان خیلی در کشور ارزش ندارند و و جایگاهی برای آنها در وزارت بهداشت تعریف نشده است، خاطرنشان کرد: شاید این افراد به عنوان محقق یا یک استاد برای یک سخنرانی به محفل و مجلسی دعوت شوند و حضار هم به به بگویند اما آیا این برای جایگاه و مرتبه آن محقق کافی است؟! آیا نباید تعریفی برای این نوع فعالیت افراد تعریف شود؟
وی افزود: اینگونه برخوردهای ضد و نقیض با طب سنتی و پژوهشگران آن یعنی له کردن پتانسیلها و مهجوریت این افراد از فضای علمی- پژوهشی و تحصیلی؛ باعث شده که این افراد حتی به جرم تبلیغ این علم و اینکه مدرک لازم طب سنتی را ندارند پرونده دادگاهی نیز داشته باشند.
عزتیرنجبر ادامه داد: این افراد را میتوان براساس سطوح معلوماتشان، مقالات و تحقیقاتشان درجهبندی و رتبهبندی کرد. در دولت قبل یک همچنین قانونی تصویب شد که پزشکان و افرادی که در طب سنتی کار میکنند درجهبندی شوند ولی در دولت فعلی جلوی این قضیه گرفته شد.
وی خاطرنشان کرد: وزرات بهداشت میتواند دانشگاه طب سنتی را دایر کند که افراد بعد از دیپلم مانند هر رشته دانشگاهی دیگر وارد شوند و از دیپلم شروع به تحصیل در این رشته کنند و وارد این حوزه شوند و این طب آنقدر وسیع است که باید حتی دوره 8 ساله را برای آن گذراند.
با این محقق هم عقیده هستم که این افراد محقق و صاحبنظر در مقوله طب سنتی جزئی از سرمایههای انسانی برای پیشبرد این طب در ایران و حتی صادرکننده به کشورهای دیگر هستند که متأسفانه در میان مسوولان، قانونمداران، قانون مجلس و طرح و لایحه دولت جایگاهی ندارند.
وزارت بهداشت و متولیان آن به خوبی درک کردهاند که این افراد در میان مردم جایگاه خوب و محکمی دارند اما گویا دستهایی پشت پرده است که به هر نحوی میخواهد جلوی ترویج و گسترش این علم را بگیرد و آن را غلط و باطل جلوه دهد و کافی است در این زمینه طب سنتی کاری غلط و اشتباهی رخ دهد و آن را در بوق و کرنا کرده که وای اسفا و نفرین بر این طب و متولیانش! در حالی که سالانه در جراید و رسانه ملی از خطاها و اشتباهات طب مدرن و بازی کردن با جان و مال مردم خبرها میشنویم و میبینیم.
جالبی موضوع اینجاست که وقتی وزیر بهداشت به کشور چین میرود از طب سنتی چین تعریف کرده حتی تفاهمنامه در خصوص طب سنتی با این کشور میبندد و در اینجا باید گفت که مرغ همسایه غاز است.
تمام کشورهای غربی سالهای سال است که نگاه ویژهای به طب سنتی مشرق زمین و خصوصاً درمانهای بوعلی سینا داشته و در سبد دارویی خود ابتدا داروهای گیاهی و گیاهان دارویی را تجویز میکنند و داروهای شیمیایی و دستساخته خود را به همت و کمک وزارت بهداشت و مافیای دارویی کشور به داروخانههای ما سرازیر میکنند؛ داروهایی که اگر جواب بگیری و درمانی حاصل شود بدون شک جایی دیگر از بدنت دچار آسیب میشود و اگر هم که جواب نگیری باید دارویی دیگر و تجویزی دیگر را امتحان کنی که این یعنی صرف هزینه، وقت، عمر و ....
وزارت بهداشت باور کند مردم خسته شدهاند از این همه تناقضگویی و در این آرزو هستند که طب مدرن در کنار طب سنتی به فکر درمان مردم باشد و زمینه آشتی این دو طب را فراهم کند، این مجموعه باید همه محققان طب سنتی را در نهاد و یا ارگانی گرد هم آورد و به آنها کمک پژوهشی کرده و از نتایج دستاوردهای آنها به نفع مردم و کشور استفاده کند و دست آنهایی که ذرهای جان و مال مردم برایشان اهمیت ندارد را کوتاه.
حال با این تفاسیر و سوگنامهای که نوشته شد نمیدانم تا چند سال آینده باید شاهد از دست رفتن این سرمایههای انسانی، طبیعی و بومی این سرزمین برای تحقق طب سنتی که در واقع به معنی مقابله با اقتصاد مقاومتی است، باشیم؟! شاید هم باید در این مقوله به گفته رهبری آتش به اختیار اقدام کرد و کار را به خود مردم سپرد.
=================
الهام شهابی
================
انتهای پیام/