به گزارش خبرنگار رودآور؛ چندی پیش گزارش های متعددی درباره کارتن خواب های تویسرکان در سایت خبری رودآور منتشر شد و برخی مسئولان آمدند به جای پرداختن به حل مشکل صورت مسئله را پاک کردند و بر سر تعداد کارتن خواب ها به تکاپو افتادند، فرماندار می گفت 10 کارتن خواب داریم، معاونش در جایی دیگر می گفت تنها در یک خانه 15 معتاد و در زیر یک سقف زندگی می کنند.
در برخی جلسات نیز آمارهای متعددی از معتادان متجاهر و کارتن خواب ها منتشر شد که البته اگر چشم بینا و گوش شنوایی بود به طور قطع همان گونه که خود مردم تویسرکان اذعان دارند به راحتی می توان معتادان را در انظار دید، حتی در کنار برخی پارک ها و به طور عمده شب در اتاقک های بی درب و پیکر سرد خرابه ها.
گفتیم خرابه ها، قرار بود سر و سامانی به کارتن خواب های تویسرکانی بدهند و اما هنوز خبری از آن سر و سامانی که گفتند می دهند نیست و نشنیده ایم.
برخی با تعریف هایی از واژه کارتن خوابی که سابق بر این هم عنوان شد افلاطون و سقراط هم از شنیدن آن تعریف ها انگشت حیرت به دهان می مانند، آمار را بالا و پایین می کنند، آیا زیبنده تویسرکان جدل بر سر همین واژه است؟
آیا می توان به معتادانی که طرد شده خانواده و جامعه هستند و در خانه باغی ها، خرابه ها، مغازه های نیمه کار که سقفی بالای سرشان است، بگویم خانه ای از خود دارند؟ آیا زندگی دو جنس مخالف که محرمیتی با یکدیگر ندارند آن هم به صورت گروهی در یک خانه، زندگی سالمی است؟ آیا اگر همین گونه دست فرمان را برخی از مسئولان اجرایی شهرستان به دست بگیرند زندگی های این گونه ای در شهرستان بیشتر از پیش نمی شود و این معضل ریشه نمی دواند؟
یکی می گوید معتاد بیمار است و دیگری می گوید مجرم و آن یکی هم اصلاً فکری نمی اندیشید و می گوید بروند به جهنم! حقشان است! و لابد فردا روزی هم مثل فلانی می خواهند بگویند بیایید و عقیمشان کنید!
انسانیت اینجا کجاست؟
به طور قطع در ابتدا معتاد را باید بیمار دانست و اگر پس از ترک مجدد به سمت مصرف مواد کشیده شود، مجرم است، برخی ها اینجا تصور می کنند حال که عنوان معتاد، مجرم شده باید بدتر از گذشته با او برخورد کنند و کمکی به او نکنند، اما نمی گویند که یک معتاد با سابقه چندین و چند سال مصرف مواد با 21 روز ماندن در کمپ ترک اعتیاد و حداکثر 30 روز نمی تواند به طور کامل مصرف مواد را از ذهن خود دور کند و هر لحظه مثل خوره، کشیدن مواد جلوی چشمانش ظاهر می شود و به جانش می افتد، به ویژه اگر پس از ترک مأمن امن و خانه ای گرم برای پذیرایی از او نباشد و بالاجبار به زیر سقف مصرف مواد برود.
راه یافته از چنگال تیز اعتیاد اگر سرپناه و شغلی نداشته باشد و باز ناامید از همه برای فرار و زدن خود به بیخیالی مصرف مواد را از آغاز می کند و این بار بدتر و با مصرف مواد بالاتر.
این مسئله را به خوبی می توان در گزارشی که در سایت خبری رودآور با عنوان " زندگی در خاکستر!؛ سقف های قرضی و مخروبه ها، سرپناه کارتن خواب ها!/ وعده فرماندار برای دادن خانه محقق نشد" مشاهده کرد، در آن خبر به وضوح چند تن از معتادان تویسرکانی از مصرف مجدد مواد پس از ترک آن به علت عدم تحقق وعده مسئولان حرف ها به میان آوردند.
آیا دولت با این همه دستگاه های عریض و طویل و هزینه های کلان که در دست دارد نمی تواند از معتادان کارآفرین بسازد؟ اگر قرار باشد مسئولان هم بی توجهی و یا کم توجهی به امور شهرستان داشته باشند که سنگ روی سنگ بند نمی شود و شهرستان زیبا نمی شود.
امروز 29 اسفند است و قرار است ساعت 1 و 28 دقيقه و 27 ثانيه روز پنج شنبه 1 فروردين 1398 هجری شمسی در بوق و شیبورها بدمند و آغاز سال 98 را مانند نوروزهای دیگر جشن بگیریم.
شادی، نشاط فردی و اجتماعی آرزوی تمامی خانواده ها است و مسئولان هم که این روزها هر جا نشسته اند گفته اند که به دنبال شادی مردم اند!
ما هم از آنان چیزی جزء این نمی خواهیم تنها اینکه امشب آن تنگ ماهی، سبزه، سیر و سمنو، سنجد، سماق، سرکه و کمی همه سکه خود را بیاورند و شادی و نشاط خود را با کارتن خواب ها هم تقسیم کنند.
زنگنه
انتهای پیام/