به گزارش خبرنگار رودآور؛ به طور معمول پیک های نوروزی پیک های شادی آوری هستند که با صفحات رنگاوارنگ خود دانش آموزان ابتدایی را در حدود 14 روز تعطیلات نوروزی ترغیب به توجه به درس های فراگرفته در 6 ماه اولیه سال تحصیلی می کنند.
در این میان دانش آموزان ابتدایی به ویژه دانش آموزان پایه اول ابتدایی با ذوق و اشتیاق خاصی همیشه پیک های خود را ورق می زنند.
و اما پیک نوروزی پایه اول دبستان شهرستان های استان تهران متفاوت تر از از همیشه ابتدایش به سیاستی می پردازد که در ذهن کودکانی با آن سن و سال جمع شدنش تطابقی ندارد، از مسائل انتخاباتی گرفته تا برجام و چیزی به نام منشور حقوق شهروندی! به طوری که در صفحه نخست این پیک و در پیام فولادوند مدیر کل آموزش و پرورش شهرستان های تهران در جمله پایانی آمده است: "امید است در سال 96 که با انتخابات ریاست جمهوری همراه است شاهد همدلی و اتحاد بیشتر مردم ایران، جهت ساختن هرچه بهتر میهن خود باشیم."
فولادوند سابق بر این مدتی مدیر کل آموزش و پرورش استان همدان بود و مردم این استان او را به عنوان یک فرد سیاسی می شناسند، البته کم نیستند مدیران آموزش و پرورشی که مردم برخی از مناطق که بیشتر به جای یک چهره فرهنگی از آنان به عنوان یک چهره سیاسی یاد می کنند، مدیرانی از جمله اسدبگی، مدیر آموزش و پرورش شهرستان تویسرکان به ویژه بعد از رد و بدل شدن جوابیه های مختلف درباره ساخت یک مدرسه در شهر سرکان و یا بعد از فوت یک دانش آموز در سال گذشته و در هنرستان محمدیه به علت برق گرفتگی، این موضوع را می توان به عینه در پیام تسلیت اسدبگی مدیر آموزش و پرورش تویسرکان برای فوت آن دانش آموز مشاهده کرد:
پیامی که تا چند روز در شبکه های اجتماعی دست به دست شد و شهروندان تویسرکانی آن را تنها یک پیام سیاسی دیدند تا یک پیام تسلیت!
از این موارد که بگذریم و صفحات پیک نوروزی سال 96 اول دبستان شهرستان های استان تهران را ورق بزنیم به صفحه آخر می رسیم، آنجا که در آن صفحه هم از حقوق شهروندی حرف به میان آمده و هم 13 دستاورد برجام برای دانش آموزان اول ابتدایی، که به گفته والدین آن ها، یک دانش آموز با این سن و سال چگونه می تواند برجامی را درک کند که هنوز بسیاری از سیاسیون و بزرگان کشور بر بسیاری از بندهای آن ایراد وارد کرده اند، برجامی که از سوی امریکایی هر روز با یک بهانه، تهدید و تحریم نقض می شود در حالی که این ایرانیان هستند که متعهدانه آن را اجرا کرده اند.
در بند 2 حقوق شهروندی در پیک نوروزی برای کودکان آمده است: "یکی دیگر از حقوق کودکان این است که هیچ کس حق ندارد آن ها را مورد تنبیه بدنی قرار دهد و..."، این در حالی است که با اندک جستجویی در خبرگزاری های مختلف شاهد مواردی از تنبیه بدنی در مدارس تنها در سال گذشته هستیم که حتی تعدادی از آن موارد از صدا وسیمای جمهوری اسلامی ایران هم پخش شد، نمونه آن را می توانید با این تیتر جستجو کنید:"تنبیه بی رحمانه دانش آموزان در قاین" و یا اینکه در خبرگزاری مهر آمده بود:"فرو رفتن مداد در سر دانش آموز رودباری/سریال تنبیه بدنی ادامه دارد"
همچنین در بند چهار این حقوق شهروندی در حوزه کودکان آمده است که : "هیچ کس حق ندارد از کودکان به اجبار بخواهد که کار اقتصادی انجام دهند..."، این مطلب در حالی است که در بسیاری از شهرهای بزرگ کشور شاهد کودکان کار هستیم، کودکان کاری که شاید والدینشان، آنان را بالاجبار برای کار کردن راهی خیابان ها نکنند، اما شرایط بد معیشتی، رکود بازار و تورم موجود که به طور عمده ناشی از ضعف مدیریتی در اقتصاد است،، اوضاع واحوال زندگیشان را به گونه هدایت کرده است که را بالاجبار به سمت کار کردن کشانده شده اند.
از این دست بیان واقعیت زندگی مردم در جای جای کشورمان به ویژه مناطق محروم بسیار است و قضاوت آن می ماند بر عهده خوانندگان، اما سوال اینجاست که چگونه همین کودکان ابتدایی در استان تهران می توانند واقعیت جامعه خود را با این مطالب تطبیق دهند؟!
زنگنه
انتهای پیام/