به گزارش رودآور به نقل از خبرگزاری فارس از همدان، تجلیل از کارگران ایرانی که در این روزهای نفسگیر با شرایط بد اقتصادی همچنان به کار میپردازند، میتواند ذرهای از خستگی کار یک ساله آنها را کم کند و این تجلیلها فرصتی برای دلجویی از تن و ورح آزردهشان است.
در این میان هستند کارگرانی که در بین ما نیستند و برخی از آنها چه زیبا به ملکوت پیوستهاند و نزد پروردگار خویش عند ربهم یرزقونند، «مصیب مجیدی» شهید شاخص کارگری سال 96 همدان، کارگر مکانیکی و تعمیر خودرو، متولد روستای سرسبز دره مرادبیگ همدان؛ از همان دوران نوجوانی درس عشق را در پای مکتب استاد معرفت و اخلاق شهید آیتالله مدنی گذراند و در دوران قبل از پیروزی انقلاب راه و روش مبارزه سرسختانه و دفاع از این خاک و آب را از استادش فرا گرفت و همیشه گوش به فرمان او بود.
او از استادش آموخته بود که طاغوت و استبداد در این دیار جایگاهی ندارد و تا جان در بدن هست در هر سن، شغل و مقامی باید مبارزه کرد و شد مقدمه مبارزات او تا انقلاب به پیروزی رسید.
شهید مصیب مجیدی بعد از پیروزی انقلاب از پای ننشست، با شروع جنگ تحمیلی به سپاه پیوست و عزم خود را جزم کرد تا در لباس پاسداری از ناموس، اعتقاد وخاک میهنش دفاع کند.
وی بعد از تشکیل واحد اطلاعات و عملیات در لشکر 32 انصارالحسین(ع) یکی از سختترین و دشوارترین سمتها را در این واحد گرفت و جانشین شهید علی چیتسازیان شد.
او یار و رفیق روزهای سخت جنگ شهید چیتسازیان بود و آنقدر این دوستی عمیق و ریشهدار بود که شهید روزها از فراق دوست گریست، در روز تشییع جنازه معاونش در باغ بهشت همدان پشت تریبون رفت و با صدایی بغضآلود گفت: «مصیب، فرزند گلوله، ترکشها، خمپارهها، فرزند گرسنگیها، تشنگیها، خستگیها و مالک اشتر زمان بود».
وی فرمانده بود و روح بزرگش او را هرگز مغرور نکرد، او دریادل و شجاع، خود به دل دشمن میرفت و به جمعآوری اطلاعات و اخبار و شناسایی مناطق میپرداخت، در عملیاتهای مختلف نیز دوشادوش رزمندگان با دشمن میجنگید.
شهید مصیب مجیدی آرزوی شهادت داشت و در نجواهای شبانه خود بارها این آرزو را از پروردگارش درخواست میکرد تا اینکه در 26 اسفند سال 64 در عملیات والفجر 8 به آسمان سفر کرده و جان خود را فدای ولایت و مردم و خاک این سرزمین کرد.
شهید عزیز یادت گرامی و روز کارگر و پاسدار بر تو فرمانده همدانی مبارک!
انتهای پیام/
دیدگاه شما