به گزارش رودآور به نقل از خبرگزاری فارس، از 86 تا 96، پاس در همدان یک دهه تمام زمان میخواست تا کاخ آرزوهای خود و تمام علاقمندانش به ایران را فروریخته ببیند. حالا از پاس، تیمی که آخرین بار موفق شد نام یک باشگاه ایرانی را در قاره کهن ورد زبانها کند، یک تیم از همپاشیده دسته سومی پیش روی ما و همه آنهایی است که قلبشان به عشق قطب سوم فوتبال این مملکت زمانی میتپید و امروز دیگر نه!
سقوط، سقوط و سقوط، تمام آن چیزی بود که پاس در همدان به نظاره نشست. سوغات حضور پاس در همدان ناکامی پشت ناکامی بود و امروز قهرمان آسیا ردای عزلت به تن کرده و آسمانش بیش از هر زمانی تیرهوتار است.
*شاید بزرگترین انتقال تاریخ فوتبال
انتقال آخرین قهرمان ایران در آسیا به استانی که پیشتر سابقه حضور در لیگ برتر را نداشت و تمام افتخارش به دو اسم "احمد جمشیدیان" و "مهدی کیانی" خلاصه میشد را با کمی ارفاق میتوان بزرگترین انتقال تاریخ فوتبال ایران دانست.
برای مردمی که تمام لذتشان از فوتبال، تماشای بازیهای استقلال و پرسپولیس از قاب جادویی بود، چه چیزی بهتر از حضور پاس در شهرشان؟ لقمه دهانگیری که همیشه زمینسفت استقلال و پرسپولیس بود و تقابلش برابر دو تیم بزرگ پایتخت جذابتر از حد تصور از آب در میآمد.
یکدستی بهروز مرادی (استاندار وقت همدان) و حمیدرضا حاجیبابایی (نماینده سابق و فعلی همدان در مجلس) با کمکفکری کاظم اولیایی و البته اعلام ناجا مبنی بر عدمتیمداری و شاید انحلال پاس، تمام نقشهای بود که منجر به انتقال آن مکتب بزرگ در بهار 86 به هگمتانه شد.
*یک تیم تمام استقلالی
بهروز مرادی، حمیدرضا حاجیبابایی، کاظم اولیایی و چند خبرنگار ورزشی از همدان راهی تهران میشوند. سر تمرین پاس میروند و مرادی به یکباره خبر انتقال را به زبان میآورد. جواد نکونام، آرش برهانی، محمد نصرتی و یکی دونفر دیگر زانوی غم بغل میگیرند و چند نفری هم با پاس به همدان میآیند.
سال اول همهچیز گلوبلبل بود. ساندرو تومیچ با آن واکنشهای چشمنوازش، خسرو حیدری با آن فرارهای بینظیرش، وریا غفوری با آن استارتهای خاصش، حنیف عمرانزاده با آن استقامت الوندیاش، یدالله اکبری با آن بازیسازی متفکرانهاش و محمد غلامی با گلزنیهای مداومش هرکدام نقشی موثر در موفقیتهای فصل اول حضور پاس در همدان ایفا کردند.
کنار همه اینها، پشت پاس به پدرش منصور پورحیدری فقید گرم بود. شالقرمزی هم روی نیمکت مینشست و خلاصه همهچیز بر وفق مراد بود. سال اول حضور در همدان، پاس عنوان بهترین تیم شهرستانی لیگ را هم تصاحب کرد تا به ظاهر تمام اتفاقات خوب رقم خورده باشد.
مردم برای هر بازی پاس باید از ساعتها قبل پا به استادیوم میگذاشتند، همهجای شهر حرف از پاس بود، پرچم پاس در بیشتر مغازهها آویزان میشد و خلاصه پاس در همدان که نه در ایران آقایی میکرد.
از ماست که برماست. پاس که روزگاری منصورخان پورحیدری را به عنوان سرپرست و مدیرفنی کنار خود میدید و امروز یک بوقچی را، باید هم به دسته 3 میرفت.
*استارت ناکامیها با تغییرات بیش از حد
از 10 خرداد 86 تا 15 مهر 88 کاظم اولیایی مدیرعامل پاس همدان بود و همراه با این تیم رده پنجمی لیگ را کسب کرد. رتبهای که بهترین نتیجه پاسیها در همدان نیز بود. بعد از اولیایی، سردار کریم ملاحی راهی همدان شد. او که سابقه مدیریت در تیم صبا را هم داشت تا 20 اسفند 89 مدیرعامل پاس بود. ملاحی در همدان در تیررس انتقادات قرار گرفت و با این تیم انتظارات را برآورده نکرد.
استارت ناکامیهای پاس درست زمانی زده شد که هیاتمدیره غیرفوتبالی این تیم تصمیمات مرگباری برای تیم اتخاذ کرد. تصمیماتی که منجر به تغییرات متعدد و یک ازهمگسیختگی بیسابقه در تیم شد و کمکم پاس را از مسیر اصلی خود خارج کرد.
بعد از ملاحی، عباس صوفی رئیس وقت هیات فوتبال استان همدان به عنوان مدیرعامل پاس منصوب شد. چندماه بعد و در اردیبهشتماه سال 90، پاس با هدایت علیاصغر مدیرروستا راهی لیگ دسته اول شد تا نخستین سقوط تاریخی پاس در همدان بعد از چهار سال ثبت شود.
*بازیکنان سرباز، هیاتمدیره ضعیف
یکی از بزرگترین ضرباتی که به پاس در همدان وارد شد، محرومیت این تیم از جذب بازیکنان سرباز بود. پاس در همدان زیر نظر استانداری رفت و عملا بازیکنان سرباز جایی در این تیم نداشتند.
از سوی دیگر هیاتمدیره غیر فوتبالی پاس زهر خود را به این تیم ریخت. استاندار، معاونین وی، نماینده مجلس و حتی مدیرکل ورزشوجوانان استان همدان، افراد بیسابقهای در عرصه تیمداری حرفهای بودند که در ادوار مختلف با تصمیمات مرگبار خود، پاس را به ورطه نابودی کشاندند.
*پرسه در لیگ دسته اول
از 90 تا 95، پاس پنج فصل حضور در لیگ دسته اول را تجربه کرد. در دومین فصل حضور در لیگ دسته اول این تیم تا پلیآف لیگ برتر هم پیش رفت و با قبول شکست برابر ذوبآهن اصفهان در لیگ یک ماندگار شد. یک سال بعد هم با داوود مهابادی پاس تا یکقدمی لیگ برتر پیش رفت اما هیچوقت به آرزوی خود نرسید.
سال 94 حسن عزیزی مدیرعامل پاس شد. مردی که هیچکس حتی نامش را هم نشنیده بود و حتی استاندار همدان آن زمان گفت من این آقا را اصلا نمیشناختم! از یک سو عزیزی با تصمیمات اشتباهش در عرصه مدیریت و از سوی دیگر اکبر محمدی سرمربی وقت تیم با عملکرد ضعیفش پاس را به لیگ دسته دوم فرستادند تا دومین سقوط تاریخی پاس هم در همدان ثبت شود.
*خبر بازگشت پاس، همیشه در جاده تهران ـ همدان
در این چند سال همیشه از گوشهوکنار اخباری مبنی بر بازگشت پاس به تهران به گوش میرسید. این وسط بیش از همه پیشکسوتان پاس تهران علاقمند به این بازگشت بودند و اقداماتی هم انجام دادند اما مرغ مسئولان همدانی از همان ابتدا یک پا داشت.
حتی چندی پیش معاون تربیت و آموزش نیروی انتظامی از بازگشت دوباره پاس به تهران خبر داد اما مدیرعامل وقت باشگاه و رئیس هیات فوتبال همدان معتقد بودند که پاس به هشت هزار شهید استان همدان هبه شده و بازستاندنی نیست.
*شام آخر لیگ دو
بم، شاید ایستگاه آخر پاسیها در همدان بود. این تیم در هفته پایانی لیگ دسته دوم با قبول شکست برابر شهرداری بم راهی دسته سوم فوتبال ایران شد تا در سقوطهای تاریخی خود در همدان هتتریک کند.
دیگر مردم همدان هم دوست ندارند این تیم در شهرشان باشد، بودجه میلیاردی بیتالمال را صرف خود کند و با ندانمکاری مسئولان روز به روز به دستههای پایینتر برود.
حالا پروژه وسعتبخشی به جغرافیای فوتبال ایران، به طور کامل شکست خورده و پروندهاش برای همیشه بسته شده است، زیرا تیم انتقالی پاس در صورت ماندن در همدان از سال آینده و به راحتی هر چه تمامتر در لیگ مناطق کشور حضور خواهد داشت!
انتهای پیام /
دیدگاه شما