آخرین اخبار

19. خرداد 1398 - 17:11   |   کد مطلب: 35720
تحولات 20 ساله اخیر لیبی سیر نزول از سیاست مقاوم شبه ناسیونالیستی به تعامل و تنش زدایی را نشان می دهد که در نهایت ناامنی، جنگ، فقر و دخالت نیروهای بیگانه را برای مردم به یادگار گذاشت.

به گزارش رودآور به نقل از  تیتریک، تحولات بزرگ جنگ جهانی دوم آنقدر فراگیر بود که به هیچ کشوری اجازه استقلال در برابر قدرت های درگیر نبرد را نمی داد و آتش جنگ به راستی تمام جهان به خصوص جدار پیرامونی اروپا را اسیر خود کرد.

ایده مقاومت و استقلال طلبی بعد از جنگ جهانی دوم

پس از جنگ جهانی دوم و مصیبت های آن، ملت های منطقه به تدریج به فکر استقلال از دولت های استعمارگر افتادند و تا حد ممکن تلاش کردند سیاست مقاومت را در پیش گیرند، استراتژی موثری که تا حد قابل توجهی توانست منجر به وحدت و موفقیت در تاریخ معاصر کشورهای منطقه و به خصوص مسلمان شود.

لیبی از جمله کشورهای استقلال یافته بعد از جنگ جهانی دوم بود که توانست طی مبارزه مستمر با استعمار ایتالیا در روزهای بعد از جنگ حاکمیتی مستقل از قدرت های جهانی پایه ریزی کند و علی رغم همه مشکلات و نقدها تا سالها در برابر فشارهای بین المللی دوام آورد. لیبی بعد از جنگ جهانی دوم بر اساس منطق ناسیونالیستی عربی، سوسیالیسم و اسلام تا سالهای در برابر غرب مبارزه خود را ادامه داد و توانست تا حد قابل توجهی نیز اداره کشور و رفاه شهروندان خود را به خوبی تامین کند.

فناوری هسته ای، آغاز جنگ با غرب

اما مشکل اساسی لیبی درست از زمانی آغاز شد که معمر قذافی خواست کشورش در حوزه های فناوری و انرژی به غرب وابستگی نداشته باشد و برنامه ای برای بهره برداری از انرژی هسته ای در لیبی آغاز کرد؛ با درز خبر برنامه هسته ای لیبی به سرعت موجی از فشارهای بین المللی از سوی قدرت های غربی و حتی متحدان قذافی آغاز شد و طی پنج سال تحریم های گسترده ای این کشور را محاصره کرد.

اما مشکل قذافی فقط تاسیسات هسته ای نبود، بلافاصله موضوع کهنه و قدیمی حقوق بشر و گروه های تروریستی هم داغ شد و فشارهای سیاسی دیپلماتیک نیز در کنار تحریم ها قرار گرفت و گاه و بی گاه بیانیه ها و هشدارهایی از سوی مقامات غربی بر علیه طرابلس صادر می شد؛ این رویه به تدریج لیبی را در عرصه بین المللی به سوی منزوی شدن سوق می داد.
 

ترس از حمله آمریکا قذافی را به پای میز مذاکره می کشاند

از سال 1979 یعنی درست مصادف با انقلاب اسلامی ایران تا سال 2001 که گفت‌گوهای لیبی و غرب آغاز شد، این کشور توانست 22 سال مقاومت در برابر آمریکا و غرب را با موفقیت تجربه کند و در اداره داخلی نیز کامیابی های قابل توجهی به دست آورد، اما در نهایت به دنبال فشارهای گسترده در سال 2001 مقامات طرابلس پذیرفتند که با غرب بر سر مسائل مورد مناقشه وارد مذاکره و گفت‌وگو شوند.

گفت‌و‌گو ها در آغاز جنبه مقدماتی و تشریفاتی داشت، اما به دنبال حمله آمریکا به عراق این روند چهره جدی‌تری به خود گرفت و این هم به دلیل ترس حکمرانان لیبی از خطر جنگ و حمله نظامی بود (درست در همین زمان بود که در ایران عده ای روشنفکر از داخل دولت محمد خاتمی با آمریکا نامه نگاری کردند تا مبادا آمریکا کشور هوس حمله به ایران را در سر بپروراند...)، لازم به ذکر است که آمریکا در طول این سالها بارها حریم هوایی لیبی را نقض کرد و با حملات هوایی قصد از بین بردن قذافی و نابودی محل استقرار را داشته است.

با شروع مذاکرات، لیبی رسماً حادثه بمب گذاری در هواپیمایی مسافربری آمریکا موسوم به "حادثه هوایی لاکربی" که منجر به فلج کننده ترین تحریم های علیه این کشور شد را پذیرفت و قبول کرد خسارت خانواده های قربانیان را به طور کامل بپردازد.

نابودی کامل تاسیسات هسته ای/ ناظران بین المللی در نقش جاسوسان نظامی

همچنین مهمترین چالش بین غرب و لیبی یعنی موضوع فعالیت های هسته ای نیز کاملاً از سوی لیبی برچیده شد؛ قسمت هایی از تجهیزات به خارج از خاک این کشور منتقل و بقیه نیز کاملاً منهدم شده و شدیدترین دسترسی ها به ناظران بین المللی و بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی داده شد تا جایی که بعدها ثابت شد اطلاعات حیاتی و نظامی این کشور از این طریق منتقل شده و در حملات نظامی سالهای بعد توسط آمریکا و اعضای ائتلاف ناتو مورد استفاده قرار گرفت. (درست در همین برهه از تاریخ، ایران نیز به تدریج وارد چالش هسته ای خود با غرب می شود، و عده ای در داخل کشور ایده تسلیم کامل و از بین بردن قطعی کلیه فناوری و چرخه هسته‌ای به منظور تعامل با غرب مطرح می کردند)

معمر قذافی در یک فرآیند منفعلانه تقریباً همه مطالبات آمریکایی ها را پذیرفت، و حتی در مورد اتهام فعالیت گروه القائده در لیبی و شبکه های مربوط به این گروهک، نیز دسترسی های گسترده ای به نیروهای آمریکایی داد.

اتهامات بر علیه لیبی ادامه دارد

این همکاری در نهایت فقط تعدادی از تحریم های این کشور را رفع کرد و درست زمانی که لیبی بیشترین همکاری را با آمریکا پیش می‌برد رئیس دستگاه اطلاعاتی در کنگره و سفیر واشنگتن در رژیم صهیونیستی به شدت با رفع تحریم های شورای امنیت مخالفت کرده و اتهام های جدید و تازه‌ای را بر علیه قذافی مطرح کردند.

ترس از حمله نظامی لیبی را وارد انفعال می کند و پله پله عقب نشینی این کشور را در نهایت به مرز فروپاشی می رساند، که حتی در حوزه اداره کشور نیز چالش های جدی به وجود آمد، در سال 2004 لیبی معاهده منع گسترش سلاح های هسته ای را پذیرفت و بازرسان آمریکایی و انگلیسی برای از بین بردن تاسیسات مربوطه وارد خاک این کشور شدند، اما بر اساس اطلاعات منابع لیبیایی در همان دوره مشخص شد که اطلاعات استراتژیک و حیاتی زیر ساخت ها و نقاط حساس این کشور توسط عوامل این دو کشور جمع آوری و خارج شد.

حتی پیمان نامه های اقتصادی، نفتی و امنیتی بین لیبی و آمریکا و انگلیس برقرار شد، پیمان هایی که هیچ وقت اجرا نشد و بلافاصله پس از عقد قراردادها کارشکنی ها و بهانه تراشی ها آغاز شد و قذافی هیچ وقت نتوانست ثمره اعتماد خود به این دو کشور را ببیند.

آمریکا و انگلیس در کنار معترضان و مخالفان قذافی

فشار خارجی باعث بروز اعتراض ها و ناآرامی های داخلی شد و درست در شرایطی که قذافی نیاز حیاتی به گشایش های اقتصادی به منظور ترمیم جایگاه خود داشت، غرب تمام تعهدات خود را نادیده گرفت و دست یاری به معترضان و مخالفان حکومت داد و از طریق شورای امنیت و نیروهای تحت امر خود حملاتی نیز بر علیه قوای حکومت انجام داد، تا در نهایت با سقوط میدان سبز طرابلس و کشته شدن معمر قذافی در تاریخ 23 اوت 2011 حکومت به دست معترضان افتاده و سالها ناامنی و جنگ داخلی در لیبی آغاز شود. در جریان این درگیری ها بارها نیروهای خارجی آمریکا و انگلیس نقاط حیاتی، و تاسیسات زیر ساختی این کشور را مورد حمله قرار دادند و عملاً یکی از بزرگترین دشمنان غرب و مخالفان آمریکا برای سالها از صحنه سیاسی جهان حذف شد.

نزول از مقاومت به سازش و مرگ سیاسی

تحولات بیست ساله اخیر لیبی سیر نزول از یک سیاست مقاوم شبه ناسیونالیستی-مذهبی به سیاست تعامل با قدرت های بزرگ و تنش زدایی را نشان می دهد، مقاومتی که توانست قریب به 20 سال این کشور را با همه ناملایمتی ها و مشکلات در صدر توسعه و امنیت و رفاه در مقایسه با دیگر همسایگان خود قرار دهد و بلافاصله پس از شروع گرایش به سمت غرب و آغاز سازش وارد سیاه چاله سقوط برای حکومت و به جا ماندن ناامنی، جنگ، فقر، بحران های فراگیر، دخالت مستمر نیروهای بیگانه و طیفی از مشکلات برای مردم این کشور کرده است.

در بدبینانه ترین تحلیل ها نیز نیروهای ناتو و آمریکا امکان حمله نظامی به لیبی را تا سالهای پیدا نمی کردند، اما این ترس متوهمانه برای هیات حاکمه لیبی منجر به اتخاذ تصمیمات غلط شد که طی یک دوره ده ساله با کاهش قدرت و از بین رفتن اقتدار حاکمیت بستر فروپاشی کامل حکومت مهیا و در نهایت با دخالت مستقیم خارجی سرنوشت این کشور دچار یک بحران مستمر و فراگیر شد.

در این مسئله که حکومت معمر قذافی دارای مشکلات و انتقادات عدیده ای بود شکی نیست، اما در نهایت تاریخ نشان می دهد وی تا زمانی که به غرب و آمریکا اعتماد نکرده بود وضعیت بسیار بهتری برای خود و هم وطنان خود ایجاد کرده بود و میراث این خطای راهبردی نابودی حکومت و کشور لیبی برای سالهای سال شد.

علی پورکیا - کارشناس روابط بین الملل

انتهای پیام/

ایمیل: roodavar1@gmail.com سامانه پیامکی رودآور ۳۰۰۰۸۸۳۳۰۰۰۰۶۱

دیدگاه شما

صندوق خیریه
همدان پرس
آب و هوای تویسرکان