به گزارش خبرنگار رودآور؛ در هفته ای که گذشت شاهد بارش باران و گاهی برف در نقاط مختلف استان همدان بودیم، بر اثر این بارش ها خانه بیش از 10 روستایی در سطح شهرستان تویسرکان و در روستاهای مختلف یا بخشی از آن تخریب شد و یا تمام خاه آوار.

صاحب یکی از این خانه های روستایی پیرزن و پیرمرد تنهایی هستند که فرزندانشان همگی متأهل شده و به طور عمده در تهران به کارگری مشغول هستند، فرزندان این خانواده به دلیل نداشتن زمین کشاورزی و هیچ گونه دامی ، در نهایت غم غربت را به جان خریدند و برای آن که زن و فرزندشان گرسنه نمانند، هم اینک کارگری می کنند، وضع مالی خوبی نه والدین دارند و نه فرزندان که به داد یکدیگر برسند، از این رو در سالیان گذشته به گفته خودشان دست و رویی بر سر خانه نکشیده اند و خانه گاه گلی با سقفی چوبی کم کم بر اثر ریز باران نه تنها نم کشید بلکه بر سرشان آوار شد.

باز جای شکرش باقی است که همسایه ها به داد این پیرزن و پیرمرد می رسند و جانشان را نجات می دهند.

هنوز هم پس از گذشت سه روز از آنجایی که پولی در دست و جیبشان ندارند، نتوانستند لودری تهیه کنند و آوراها را جمع آوری. می گویند پیر و فرسوده اند، زمین کشاورزی و یا باغ و دامی ندارند تا حتی با کمری خمیده کار کنند و لقمه نانی تهیه، تنها به یارانه برای گذران زندگیشان تکیه کرده اند که آن را هم را صرف قبوض آب و برقشان می شود و بسیاری از شب ها حتی تنها یک تکه نان نیز شاید برای خوردن نداشته باشند.

پیرمرد می گوید در بهار و تابستان با هزار التماس از بقیه می خواهیم تا اجازه کارگری بر روی زمین هایشان را به ما بدهند، از آنجا که سن بالایی دارم و توانایی جسمی کار کردن هم ندارم، کمتر به من کار می دهند و این گونه دستمان از اندک پولی برای خرج و مخارج زندگی خالی است.

پیرزن نیز نگران از نوروزی که در راه است و فرزندان و اقوام به خانه اش می آیند و عنوان می کند که با همان خانه نیمه خراب و کاه گلی می شد از مهمانان پذیرایی کرد ولی اکنون خانه بر سرمان آوار شده نمی دانم چه کاری باید انجام دهم.

به روستایی دیگر که فاصله زمانی بیش از نیم ساعت با مرکز تویسرکان دارد، هم می رویم، آنجا نیز خانه ای دیگر بر اثر بارش باران آوار شده است، بخش اصلی و سقف خانه به گفته صاحب خانه پایین آمده یعنی همان تخریب شده و آنان وسایلشان را در طویله ای که دیگر دامی در آن ندارند، گذاشته اند و این چند شبانه روز اخیر را در طویله زنگی می کنند که کمتر آسیب دیده است.

دو دام بیشتر نداشتند که در ماه های گذشته برای تأمین معیشت و ناننشان بالاجبار فروخته بودند و امروز آنان با دختری در خانه، همچون تعدادی از اهالی روستا که کار و سرپناهی ندارند تنها با یارانه صبح را به شب و شب را به روز می کنند.

در روستایی دیگر نیز زوجی با دو فرزند تنها در یک خانه زندگی می کنند، عمود خانه ایشان تنها چند تکیه چوب بود که آن نم کشیده و و خم شده است وزمینه ساز ترک برداشتن و تخریب بخشی از خانه شده است.

اگر بخواهیم یکی یکی مشکلات صاحبان این 10 خانه آوار شده را بگوییم، عرق تنها شرمی است که بر پیشانی من مسلمان با دیدن این همه مصیب باقی می ماند.

تصاویر گرفته شده تنها مشاهدات یک خبرنگار است و در چند روستا، چه بسا در روستاهای دیگر شهرستان و استان هم اتفاقات ناگوارتری افتاده باشد، اینجا ناطق زلزله زده نیست، اینجا را باران زده است و هستند روستاییانی که در کنار آوارها زندگی می کنند و اقوام و آشنایانشان هم در صورت تمایل به کمک، پولی در در دست ندارند که یاریشان دهند، فرزندان و اقوام هم به سختی تمام، تنها از پس خرج و مخارجشان زندگی خودشان بر می آیند و یارای کمک رسانی به این خانواده ها را ندارند. 
امید آن که خیرانی پیدا شوند و با نیت صادقانه خود مصالح تعمیر وبازسازی این خانه ها را خریداری کنند و با همکاری بسیج سازندگی که می توانند نیروهای جهادی خود را برای بازسازی پای کار بیاورند تا نوروز نیامده چاره ای برای شاد کردن برادران و خواهران دینی خود بیاندیشند.
زنگنه