به گزارش رودآور به نقل از خبرگزاری فارس از همدان، یکی از اتفاقات جدید روی داده در عرصه سیاسی و اجتماعی استان همدان علاقه زیاد مدیران دولتی به کسب سمت در هیأتهای ورزشی است به طوری که هریک در تلاش هستند تا مسئولیتی را در یکی از این هیأتها کسب کنند.
انتخاب سیدناصر محمودی مدیرکل اقتصاد و دارایی استان به عنوان رئیس هیأت تیراندازی، نامزدی محسن مرادیپناه فرماندار بهار برای هیأت فوتبال و حمیدرضا یاری مدیرعامل شرکت سیاحتی علیصدر برای ریاست هیأت کشتی استان از شواهد علاقه دولتمردان به ریاست هیأتهای ورزشی است.
البته این اتفاق نو و تازهای نیست که یک مدیر دولتی در صدر هیأت ورزشی قرار گیرد. پیشتر نیز به دلیل علاقه برخی به این کار روی میآوردند، حتی زمانی محمدناصر نیکبخت استاندار همدان نیز ریاست هیأت کشتی استان را در دست داشت که البته اتفاقات خوبی نیز در آن برهه زمانی برای کشتی رخ داد.
اما اقبال به احراز این پست در این روزها که بیش از گذشته است را میتوان از چند جهت بررسی کرد و به آن پرداخت. در درجه نخست شاید ایدهای از سوی دولت - در سطح استان و یا کشور - باشد تا مدیران در لایههای اجتماعی و اقشار مختلف مردم «که در این جا اهالی ورزش به عنوان یک قشر مهم و تأثیرگذار اهمیت ویژهای پیدا میکند» بیشتر حضور یافته و به قولی با مردم دمخورتر شوند.
البته هرگز قصد نکوهش این مسئله را نداریم، بلکه این هدف را میتوان مطلوب هم ارزیابی کرد، حضور هرچه بیشتر مدیران بین مردم باعث آشنایی بهتر آنان با مشکلات و معضلات خواهد شد و مدیران دولتی وقتی در رأس هیأتهای ورزشی قرار گیرند افرادی را خواهند دید که از مناطق نیازمند توانمندی و حاشیه شهر با کمترین امکانات به دنبال ورزش هستند و به طور طبیعی در تصمیمگیری و نوع فعالیت این افراد تأثیرگذار خواهد بود.
اغلب جامعه ورزشی نیز از این اتفاق استقبال میکنند چرا که حضور یک فرد با نفوذ در رأس هیأت ورزشی باعث جذب امکانات بیشتر و حتی تسهیل در امور و پیگیریها خواهد شد، بنابراین متصدیان ورزشی نیز از این کار چندان بدشان نمیآید.
اما این ماجرا را میتوان از نگاهی دیگر نیز بررسی کرد، اگر ارادهای در دولت در این حوزه وجود نداشته باشد انگیزه این اقدامات را باید شخصی دانست. از آنجا که افراد خواهان تصدی پست ریاست هیأت ورزشی، بیشتر از جنس سیاست هستند - زیرا محمودی را بیش از آنکه اقتصادی بدانیم باید سیاسی دانست، او بارها برای حضور در مجلس شورای اسلامی و حتی شورای شهر نیز گام برداشته و تحصیلاتش نیز در حوزه سیاست میگنجد و از همه مهمتر از فعالان ستاد انتخاباتی روحانی در استان بود- پس میتوان آن را از جنس منصب طلبیهای سیاسی دانست که البته این مسئله هم نکوهشی به دنبال ندارد چرا که این موضوع به بخشی از شخصیت سیاسیکاران برمیگردد و به نوعی غیر قابل اجتناب است.
بدون تردید حضور در لایههای اجتماعی جامعه میتواند به نوعی سرمایه اجتماعی به دنبال داشته باشد که در آینده این افراد در عرصه سیاسی میتواند مفید به فایده باشد.
درباره فرماندار شهرستان بهار نیز باید او را از سیاسیون سابق استان دانست که همواره با چهرهای اصلاحطلب در صحنه حاضر شده و به نوعی به شناسنامه کاری وی بدل شده است. البته حضور او در عرصه انتخابات هیأت فوتبال را از منظر انگیزههای شخصی بررسی کنیم شاید به این سرنخ برسیم که نام او را برای نامزدی در انتخابات مجلس شورای اسلامی نیز مطرح شد. بنابراین حضور او در عرصه اجتماعی را شاید بتوانیم با این داده تحلیل و بررسی کرد و اقدامی برای آینده بدانیم.
اما حمیدرضا یاری که بار دیگر نامش در هیأتهای ورزشی مطرح شده، شرایط دیگری دارد، او به دلیل فعالیت در عرصه کشتی در ورزش حضور داشته و پیش از این در دورههای گذشته بحث از ریاست او بر هیأت کشتی بود. حالا این بار برای هیأت کشتی عزم خود را جزم کرده که باید این اتفاق را بیشتر بنا بر علاقه شخصی به ورزش دانست و اولویتهای بعدی را به انگیزههای سیاسی اختصاص داد.
سؤال مطرح است که آیا باید حضور سیاسیون در عرصه ورزشی را باید مطلوب ارزیابی کرد و یا آسیبزا دانست؟ طبیعی است در پاسخ به آن باید اذعان کرد به شرط سیاستزده نکردن ورزش و دور نگاه داشتن از جنجالهای سیاسی این اتفاق میتواند مطلوب نیز باشد چرا که تجربه مدیران اجرایی برای مدیریت یک هیأت ورزشی مثمر ثمر خواهد بود، اما اگر این اقدامات دستاویزی برای سیاست باشد، بدون تردید آسیب آن بیشتر از منافعش برای ورزش خواهد بود.
انتهای پیام/
دیدگاه شما